چهارده معصوم

چراغ راه

چراغ راه

اهمیّت بحث معاد از دیدگاه قرآن  2 

1. ( اَللهُ لَا اِلهَ اِلَّا هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ اِلَى یَوْمِ الْقِیامَةِ لَا رَیْبَ فیهِ وَ مَنْ اَصْدَقُ مِنَ اللهِ حَدِیْثاً) .
 سوره نساء، آیه    87

در نخستین آیه، سخن از اجتماع قطعى انسان ها در آن روزى که هیچ شک و تردیدى در آن نیست به میان

آمده مى فرماید: «معبودى جز خداوند نیست; و به یقین، همه شما را در روز رستاخیز ـ که شکّى در آن نیست

ـ جمع مى کند»:

( اَللهُ لَا اِلهَ اِلَّا هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ اِلَى یَوْمِ الْقِیامَةِ لَا رَیْبَ فیهِ) .

سپس براى تأکید بیشتر مى افزاید: «و کیست که از خداوند،راستگوتر باشد؟!»:

( وَ مَنْ اَصْدَقُ مِنَ اللهِ حَدیثاً) .

آغاز و انجام آیه، و بندبند آن، هرکدام تأکیدى است بر این مسأله، و نشان دهنده میزان اهمّیّتى است که قرآن براى این موضوع قائل است.

(1) قابل توجّه این که «رَیْب» به گفته مقاییس اللّغة در اصل به معناى هرگونه شک است، یا شکى که آمیخته با خوف و ترس باشد، و اگر این واژه بر حاجت نیز اطلاق مى شود به خاطر آن است که صاحب حاجت معمولا شک در حصول آن دارد، شکّى آمیخته با خوف از دست رفتن!

در فروق اللّغة میان «شک» و «ریب» تفاوتى ذکر شده، که «اِرْتیابُ» شکى است آمیخته با تهمت.

شاید به کار رفتن این واژه در قرآن مجید در مورد معاد نیز به خاطر همین  باشد که مخالفان علاوه بر این که درباره معاد اظهار شک مى کردند پیامبر را نیز متّهم مى نمودند که این مطالب را از خود ساخته است.

البته جاى این سئوال باقى مى ماند که چرا قرآن در این جا و مانند آن تنها به ادّعا قناعت کرده و دلیلى ذکر نفرموده است؟

این به خاطر آن است که اوّلا: دلایل معاد در جاى جاى قرآن مجید بارها و به طور مکرّر مطرح شده، و نیازى نبوده است که در هر آیه تکرار گردد. ثانیاً: گویى قرآن مى خواهد این حقیقت را بیان کند که دلایل معاد آن قدر روشن و واضح و آشکار است که جاى هیچ گونه شک و تردید را باقى نمى گذارد.


2. ( زَعَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنْ لَّنْ یُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّی لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِکَ عَلَى اللهِ یَسِیرٌ) .
 سوره تغابن، آیه  7


2 - کافران پنداشتند که هرگز برانگیخته نمى شوند، بگو

: "آرى به پروردگارم سوگند که همه شما (در قیامت) برانگیخته خواهید شد، پس به آنچه عمل مى کردید خبر داده مى شوید، و این براى خدا آسان است

در دوّمین آیه به پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) دستور مى دهد که مؤکّداً سوگند یاد کند که قیامت و حشر و نشر در کار است; مى فرماید: «کافران پنداشتند که هرگز برانگیخته نمى شوند، بگو: "آرى به پروردگارم سوگند که همه شما (در قیامت) برانگیخته خواهید شد، پس به آنچه عمل مى کردید خبر داده مى شوید، و این براى خدا آسان است"»: ( زَعَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنْ لَّنْ یُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّی لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِکَ عَلَى اللهِ یَسِیرٌ) .

مى دانیم سوگند یاد کردن معمولا کار خوبى نیست، آن هم سوگند به پروردگار; و لذا قرآن مردم را از آن نهى مى کند و مى گوید: ( وَ لا تَجْعَلُوا اللهَ عُرْضَةً  لِّاَیْمانِکُمْ) : «خدا را در معرض سوگندهاى خود قرار ندهید.»(3) ولى گاه مطلب به قدرى مهم است که یاد کردن سوگند در مورد آن نه تنها ممنوع نیست; بلکه لازم است.

قابل توجّه این که علاوه بر تأکیداتى که در «لَتُبْعَثُنَّ» وَ «لَتُنَبَّئُنَّ» وجود دارد، در پایان آیه نیز تصریح مى کند که این کار براى خدا آسان است; و لذا نباید در آن شک و تردید کنید.(4)


پیام قران ایت اله مکارم جلد 5

نظرات  (۲)

۰۳ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۱۲ محمدرضا فلاح
سلام علیکم
مطالبتون عالی هستند
همتتان مستدام
Interesting and thoughtful analysis, Tao Ben. I’m not very familiar with the Buddhist concept of “being pr1stne̶e;, but it seems to me to be an incomplete answer to the bigger question for the sake of focusing one’s actions on what is immediately doable, rather than what should be done.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی