چهارده معصوم

چراغ راه

چراغ راه

برتری فاطمه (سلام الله علیها)  

آیا مکتب اهل تشیع بر این باور است که حضرت فاطمۀ زهرا
ساز خیلی مردها برتر بود؟
هر چند که پیامبران و امامان، به دلایلی، از میان مردان انتخاب شده اند، اما معنای چنین انتخابی آن نیست که بانوان، امکان پیشرفت معنوی و رسیدن به درجات عالی قرب خداوند را ندارند. در همین راستا، خداوند در قرآن کریم، بانوانی؛ چون مریم و آسیه را از میان نسل های گذشته، به عنوان اسوه ای برای بشریت معرفی نموده است.(1) بدیهی است که مقام و منزلت آنان از بسیاری مردان و حتی مردان مؤمن، برتر و والاتر است. مسلمانان به ویژه، شیعیان معتقدند که بانوان دیگری نیز وجود دارند که مقام معنوی آنان به مراتب بیشتر از عموم مردان و زنان با ایمان است.
ام المؤمنین خدیجه، همسر پیامبر
سو دخترشان فاطمه ع
، برترین بانوی جهان آفرینش، بهترین نمونه از بانوانی هستند که تمام افراد با ایمان باید از آنها سرمشق گرفته و رفتارشان را الگوی خویش قرار دهند.



شیعیان، فاطمه
سرا شخصیتی می دانند که در ردیف پیامبران و اولیای الهی جای دارد. در این زمینه، امام صادق عبیان می فرمایند که اگر خداوند، امیرالمؤمنین علی عرا خلق نمی کرد، هیچ مردی هم طراز فاطمه عنبود(2) و این نشانگر برتری ایشان بر تمام صحابه پیامبر عاز دیدگاه شیعه می باشد.
البته، کتاب های معتبر اهل سنت نیز آکنده از بیان فضائل آن بانوی بزرگوار است؛ نظیر این که ایشان پارۀ تن پیامبر
عبوده و آزارشان چون آزار پیامبر است، (3) و ایشان، سرور بانوان بهشت هستند.(4)
بر این اساس، عجیب نیست که مسلمانان معتقد باشند که فاطمه
ع
، برتر از مردان بسیاری باشد.

(1) تحریم، 12- 11.
(2) کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 461، ح 10، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 ه ش.
(3) صحیح بخاری، ج 4، ص 210، دار الفکر، بیروت، 1401 ه ق.
(4) همان، ص 209.

تشییع جنازه  

آیا طلحه و زبیر در تشییع جنازه و نماز و کفن و دفن حضرت زهرا شرکت داشتند؟
علامه مجلسى از امام صادق روایت کرده است: شاهدان دفن حضرت فاطمه سلمان فارسى، مقداد بن اسود، ابو ذر غفارى، عبد اللَّه بن مسعود، عبّاس بن عبد المطّلب و زبیر بن عوام بودند. (1)
با شنیدن خبر شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها مردم جمع شده بودند و گریه مى‏کردند و انتظار بیرون آمدن جنازه را مى‏کشیدند، پس ابوذر بیرون آمد و گفت: بیرون آوردن جنازه به تأخیر افتاد، پس مردم متفرّق شدند و برگشتند چون پاسى از شب گذشت و دیده‏ها به خواب رفت جنازه را بیرون آوردند. حضرت امیر المؤمنین و حسن و حسین علیهم السّلام و عمّار و مقداد و عقیل و زبیر و ابوذر و سلمان و بُرَیْده و گروهى از بنى هاشم، و خواصّ آن حضرت بر حضرت فاطمه علیها السّلام نماز کردند، و در همان شب او را دفن کردند.(2) اسماء می گوید: فاطمه علیها السّلام وصیت کردند که مرا جز علی و شما دیگرى نباید غسل دهد، در اثر این وصیت من و علی او را غسل دادیم، و در نماز او: علی، حسنین، عمار، مقداد، عقیل، زبیر، ابو ذر، سلمان، بریده، و گروهى از بنى هاشم شرکت داشتند و او را در دل شب طبق وصیتش دفن کردند.(3)
لازم به ذکر است که علی رغم جستجوی گسترده در میان منابع کهن به سندی که دلالت بر حضور زبیر داشته باشد بر نخوردیم و این مطلب تنها در میان کتب نویسندگان معاصر دیده می شود.
(1) زندگانى حضرت زهرا علیها السلام ، مترجم محمد روحانى على‏آبادى، تهران، انتشارات مهام، 1379ش:
(2) حاج شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج1، ص339
(3)عزیر الله عطاردی: زندگانى چهارده معصوم علیهم السلام، ذیل عنوان: وفات و محل دفن حضرت زهراء ..... ص : 226

ماجرای سیلی  
آیا ماجرای سیلی زدن به حضرت زهرا(سلام الله علیها) در منابع آمده است؟


پاسخ:


مطلب سیلی خوردن حضرت زهراء ـ سلام الله علیها ـ را منابع متعدد سنّی و شیعه نقل کرده
اند که از آن جمله طبری در «دلائل الامامه» میگوید: عمر در ضمن نامهای برای معاویه پس از نقل قضیه سقیفه بنی ساعده و بیعت گرفتن برای ابوبکر، چگونگی برخورد با فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را چنین بیان میکند:
«... به فاطمه ـ سلام الله علیها ـ که پشت در بود گفتم: اگر علی
عاز خانه برای بیعت بیرون نیاید، هیزم فراوانی به اینجا بیاورم و آتشی برافروزم و خانه و اهلش را در آن بسوزانم یا علی عرا برای بیعت به سوی مسجد میکشانم، آنگاه به خالد بن ولید گفتم: تو و مردان دیگر هیزم بیاورید، و به فاطمه ـ سلام الله علیها ـ گفتم خانه را به آتش میکشم.

 

 

 

مقام علمی  

آیا حضرت فاطمه
ع
دارای مقامات علمی بودند؟
مقام علمی آن حضرت نیز چونان امام علی(
ع
) بعد از پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) سرآمد تمام بشریت است.در حدیث امام باقر (ع) آمده است: ((الله لقد فطمها الله تبارک و تعالی بالعلم و عن الطمث بالمیثاق [1] ؛ خداوند آن حضرت را از علم مملو ساخت و از ناپاکیهای زنان در عالم مبرا نمود. )) مرحوم مجلسی دربارة تفسیر حدیث امام باقر (ع) که فرمودند: «...فطمها الله بالعلم...» یعنی به سبب کثرت علم از جهل بریده شد و به قدری علم دارد که جهالت هرگز در آن راه ندارد و از آغاز آفرینش برخوردار از علوم ربانی شده[2] ونشانه بارز برعلم آن بزرگوار «خطبه فدکیه» ایشان میباشد که بزرگان علم واندیشه را مبهوت وشگفت زده نموده است.
1. مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص14، 15، و رحمانی همدانی، فاطمه الزهرا و بهجه قلب المصطفی، تهران، مرضیه، چاپ دوم، 1372ش، ص149.
2. مجلسی «پیشین» ج 43، ص65، 101.

آیه شماره 7  از سوره مبارکه هود

آزمون

 وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فی‏ سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا

او کسى است که آسمانها و زمین را در شش روز [= شش دوران‏] آفرید؛ و عرش (حکومت) او، بر آب قرار داشت؛ (بخاطر این آفرید) تا شما را بیازماید که کدامیک عملتان بهتر است

 1- گرچه قدرت الهى مى‏تواند همه چیز را در یک لحظه بیافریند، ولى حکمت الهى اقتضا مى‏کند که آفرینش تدریجى باشد. «خلق ... فى ستة ایّام»

2- سرچشمه‏ى مادّى آسمان‏ها وزمین، آب ویا موادّ مذابّ بوده است. «کان عرشه على الماء»

3 - هدف از آفرینش همه‏ ى موجودات، رشد معنوى واختیارى انسان بوده است. «خلق السموات و الارض ... لیبلوکم ایّکم احسن عملاً»

4- کیفیّت عمل مهم است، نه کمیّت آن. «ایّکم احسن عملاً»

5- آسمان و زآیه شماره 99  از سوره مبارکه انعام

نزول رحمت

 وَ هُوَ الَّذی أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ فَأَخْرَجْنا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَراکِباً وَ مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِها قِنْوانٌ دانِیَةٌ وَ جَنَّاتٍ مِنْ أَعْنابٍ وَ الزَّیْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُشْتَبِهاً وَ غَیْرَ مُتَشابِهٍ انْظُرُوا إِلى‏ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ یَنْعِهِ إِنَّ فی‏ ذلِکُمْ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ

او کسى است که از آسمان، آبى نازل کرد، و به وسیله آن، گیاهان گوناگون رویاندیم؛ و از آن، ساقه‏ها و شاخه‏هاى سبز، خارج ساختیم؛ و از آنها دانه‏هاى متراکم، و از شکوفه نخل، شکوفه‏هایى با رشته‏هاى باریک بیرون فرستادیم؛ و باغهایى از انواع انگور و زیتون و انار، (گاه) شبیه به یکدیگر، و (گاه) بى‏شباهت! هنگامى که میوه مى دهد، به میوه آن و طرز رسیدنش بنگرید که در آن، نشانه‏هایى (از عظمت خدا) براى افراد باایمان است!

 1- مایه‏ ى رویش همه‏ ى گیاهان ونباتات، آب باران است. «من السماء ماءً فأخرجنا به نبات کلّ شى‏ء»

2- هم نزول باران، هم رویاندن گیاه و میوه، کار خداست. «أنزل... نخرج» 3- رابطه‏ ى انسان با میوه‏ها فقط رابطه‏ ى مادّى و غذایى نباشد، بلکه رابطه ‏ى فکرى و توحیدى هم باشد. «اُنظروا الى ثمره... فى ذلکم لایات»

4- بهره‏ گیرى از ستارگان، علم و کارشناسى لازم دارد. «لقوم یعلمون»، درک اینکه کاروان بشرى همه از یک نفس است و این کاروان، به صورت پایدار و ناپایدار در جریان است درک عمیق مى‏طلبد. «لقوم یفقهون»، درک اینکه از گیاه و باران و میوه باید بهره‏ ى معنوى برد و از انتساب همه‏ ى هستى به خدا نباید غافل بود، ایمان مى‏طلبد. «لقوم یؤمنون» مین براى کار نیک آفریده شده، نه براى کامیابى و لذّت‏ طلبى و غافل بودن. «ایّکم احسن عملاً»

 

آیه شماره 21  از سوره مبارکه حشر

توان تحمل

 لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى‏ جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ

اگر این قرآن را بر کوهى نازل مى‏کردیم، مى‏دیدى که در برابر آن خاشع مى‏شود و از خوف خدا مى‏شکافد! اینها مثالهایى است که براى مردم مى‏زنیم، شاید در آن بیندیشید

 1- یکى از شیوه‏ هاى تربیت، توبیخ غیر مستقیم است. «لو أنزلنا هذا القرآن... تلک الامثال نضربها...»

2- قرآن، کتاب الهى، کمبودى ندارد، مردم قابلیّت لازم را ندارند. «لو أنزلنا هذا...»

3- استفاده از تمثیل در بیان حقایق معنوى، شیوه‏اى قرآنى است. «لو أنزلنا هذا القرآن على جبل...»

4- امثال و تمثیلات قرآنى، نیاز به تدبّر و تفکّر دارد و گرنه به درستى درک نمى‏شود. «تلک الامثال نضربها للنّاس لعلّهم یتفکّرون»

ورود بدون اجازه  

 

چرا حضرت علی اجازه داد حضرت فاطمه در خانه را باز کند؟

پاسخ: در جواب از این سوال توجه به چند امر مطلب را روشن خواهد کرد:

أوّلاً: ازآن چه که از برخى از روایات استفاده مى‏شود: حضرت فاطمه سلام الله علیها نزدیک در ورودى منزل بود و با دیدن عمر و همراهان وى، در را به روى آنان بست.

مرحوم عیاشى در تفسیرش، شیخ مفید در الإختصاص و... نوشته اند:

عمر گفت: برخیزید تا پیش او (علی) برویم، پس ابوبکر، عمر، عثمان، خالد بن ولید، مغیرة بن شعبة، ابوعبید جراح، سالم مولى ابوحذیفة، قنفذ و من به همراه او راه افتادیم، چون نزدیک خانه رسیدیم، فاطمه آنان را دید و لذا در را بست و شک نداشت که بدون اجازه وارد نخواهند شد، عمر در را با لگد شکست، سپس وارد خانه شدند و علی را بیرون آوردند در حالى که به خاطر این پیروزى الله اکبر مى گفتند. (عیاشی، تفسیر العیاشی، ج2، ص67؛ شیخ المفید،الاختصاص ص 186؛ مجلسی، محمد باقر ,بحار الأنوار، ج 28، ص 227)

پس در حقیقت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها چون نزدیکترین فرد به درب خانه بوده به محض مشاهده افراد مهاجم، برای اینکه آنان نتوانند وارد منزل شوند به پشت درب خانه رفته بوده تا درب خانه را ببندد و در اینجاست که آن وقایع دردناک و جانسوز اتفاق می افتد.

ثانیاً: حضرت صدیقه شکى نداشت که جمعیت بدون اذن داخل منزل نخواهند ‏شد؛ چون نص قرآن است که بدون اجازه وارد خانه کسى نشوید. (سوره نور آیه27)

ثالثا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم در موارد متعددی به همسران خود اجازه می داد که در را باز کنند و این هیچ مشکلی نداشت به طور نمونه نقل می کنند: روزی رسول خدا  وارد خانه امّ سلمه شد؛ چون آن روز نوبت آمدن آن حضرت به خانه وى بود، مدتى نگذشته بود که علی آهسته دقّ الباب کرد، رسول خدا  بیدار شد، امّ سلمه پاسخ نداد، اما پیامبر فرمود: بلند شو و در را باز کن....(ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق ، ج 42، ص 470؛ الرافعی القزوینی، التدوین فی أخبار قزوین(متوفای623 هـ)، ج 1، ص 89 )

نیز از عایشه هم نقل شده که موارد متعددی با اینکه پیامبر در خانه بوده ولی وی به دستور رسول خدا در را باز کرده است.(الطبرسی، الاحتجاج، ج1، ص 292 و 293؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج 38 ص 348).

 

 

 

 

چرا قبر حضرت زهرا مخفی است؟

متاسفانه مزار جاى دختر پیغمبر نیز روشن نیست.از آنچه درباره مرگ او نوشته شد،و کوششى که در پنهان داشتن این خبر بکار برده‏اند،معلومست که خانواده پیغمبر در این باره خالى از نگرانى نبوده‏اند.این نگرانى براى چه بوده است؟درست نمى‏دانم.یک قسمت آن ممکن است‏بخاطر اجراى وصیت زهرا  باشد.نخواسته است کسانى را که از آنان ناخشنود بود،در تشییع جنازه،نماز و مراسم دفن او حاضر شوند.اما آثار قبر را چرا از میان برده‏اند؟و یا چرا پس از بخاک سپردن او صورت هفت قبر،یا چهل قبر در گورستان بقیع و یا در خانه او ساخته‏اند؟چرا اینهمه اصرار در پنهان داشتن مزار او بکار رفته است؟اگر در سال چهلم هجرى فرزندان فاطمه قبر پدر خویش را از دیده مردم پنهان کردند،از بى حرمتى مخالفان مى‏ترسیدند.اما وضع مدینه را در چهل روز یا حداکثر هشت ماه پس از مرگ پیغمبر با وضع کوفه در سال چهلم از هجرت یکسان نمى‏توان گرفت.

آیه شماره 50  از سوره مبارکه حج
رزق کریم
 
فَالَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَریمٌ
آنها که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، آمرزش و روزى پر ارزشى براى آنهاست
1- ایمان از عمل صالح جدا نیست، (هر دو با هم شرط بهره‏ گیرى از پاداش ‏هاى الهى است). «آمنوا و عملوا الصّالحات لهم مغفرة ...»
2- پاداش معنوى، بر پاداش مادّى مقدّم است. «مغفرة - رزق کریم»
3 - رزقى ارزش دارد که با کرامت و تکریم باشد. «رزق کریم»

«نصرت الهی، سنت الهی»

خداوند در آیه 51 سوره غافر می‌‌فرماید:

«إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ»

همانا ما پیامبران خود و کسانى را که ایمان آورده‌‏اند، هم در زندگى دنیا و هم روزى که گواهان (براى گواهى دادن) به پا مى‏‌خیزند یارى مى‏‌کنیم.

در قرآن سخن از نصرت الهى درباره‌‏ى انبیا و مؤمنان بسیار است‏. و نصرت الهی، سنتی الهی است. نصرت نوح، ابراهیم، لوط، صالح، یونس، یوسف، شعیب، موسی، عیسی، رسول اکرم و مؤمنان!

زمانی که تفسیر این آیه را می‌‌نوشتم دهه‌‏ى فجر انقلاب اسلامى و روز 14 بهمن 1378 بود.

شایسته است از یک نمونه از نصرت الهى نسبت به قیام فقیهى مجاهد و مخلص به نام امام خمینى قدس سره یاد کنم. او در سال 1342 در رژیم طاغوتى پهلوى قیام کرد. مدّت پانزده سال به ترکیه و عراق تبعید شد و یارانش گرفتار حبس و شکنجه و تبعید شدند. برخى به شهادت رسیدند ولى بالاخره خداوند او را یارى نمود. شاه ایران گریه‏کنان فرار کرد و نظام شاهنشاهىِ دو هزار وپانصد ساله سقوط کرد و امام خمینى به اهداف خود رسید...

 

درسهایی از قرآن



هشت طلبکار امام سجاد علیه السلام!

 

شخصی از امام سجاد (ع) سوال کرد: چگونه صبح کردی ای پسر رسول خدا (ص)!؟ (یعنی روز را چگونه آغاز کردی؟)

فرمود: صبح کردم در حالیکه به هشت کس بدهکارم و آنان هر زور هشت چیز از من طلب می‌کنند و مرا به سوی خود می‌خوانند:

1- خدای تعالی از من واجبات را می‌خواهد.

2- پیامبر(ص) سنتش را

3- زن و فرزند، نفقه و مخارج زندگی را

4- نفس از من شهوت

5- شیطان از من نافرمانی و معصیت

6- فرشتگان نویسنده اعمال، ازمن صداقت و درستکاری

7- ملک‌الموت از من روح و جان

8- قبر از من بدن را می‌خواهد.

و من در میان این هشت طلبکار، مسئول و ناتوان شده‌ام.

منابع:

1-بحارالانوار، ج46، ص69، ب5، ح42

2- امالی طوسی، ص641، م33

3- جامع الاخبار،ص 90