سفارشی از امام هادی(علیه السلام) در تبیین ریشه بدبیاری های ما
یکی از اموری که بین مردمان از اقشار مختلف رواج دارد این است که گاهی دیده
می شود که اشیائی را مورد مذمت و سرزنش قرار می دهند که موجب تأمل و
تفکر است. به طور مثال بسیار می شنویم که برخی می گویند "امروز روز بدی
برای من بود" یا "امسال سال بد بیاری بود" هم چنین کلمه روزگار را زیاد می بینیم
که مورد حمله قرار می دهند و می گویند: "عجب روزگاری است؟! در روزگار بدی
قرار گرفته ایم" حتی بالاتر از این جملات
آیا واقعیت همین است؟ یعنی بعضی از روزها و زمان ها دارای نحوست و بدی هستند و ما می توانیم و حق داریم که از آنها تعبیر به روز بد یا وقت بد یا روز خوب و وقت خوش و خوب نماییم ؟؟!!
به مناسبت ولادت با سعادت امام هادی علیه السلام می خواهیم سر سفره معارف منقول از آن حضرت بنشینیم و بهره ای ببریم.
روزگار یا اعمال
بحث را با نقل یک روایت از آن حضرت از کتاب تحف العقول شروع می نماییم:
«وَ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ مَسْعُودٍ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهماالسلام وَ قَدْ نُکِبَتْ إِصْبَعِی وَ تَلَقَّانِی رَاکِبٌ وَ صَدَمَ کَتِفِی وَ دَخَلْتُ فِی زَحْمَةٍ فَخَرَقُوا عَلَیَّ بَعْضَ ثِیَابِی فَقُلْتُ کَفَانِی اللَّهُ شَرَّکَ مِنْ یَوْمٍ فَمَا أَیْشَمَکَ فَقَالَ علیه السلام لِی یَا حَسَنُ هَذَا وَ أَنْتَ تَغْشَانَا تَرْمِی بِذَنْبِکَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ قَالَ الْحَسَنُ فَأَثَاب إِلَیَّ عَقْلِی وَ تَبَیَّنْتُ خَطَئِی فَقُلْتُ یَا مَوْلَایَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فَقَالَ یَا حُسْنُ مَا ذَنْبُ الْأَیَّامِ حَتَّى صِرْتُمْ تَتَشَأَّمُونَ بِهَا إِذَا جُوزِیتُمْ بِأَعْمَالِکُمْ فِیهَا قَالَ الْحَسَنُ أَنَا أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ أَبَداً وَ هِیَ تَوْبَتِی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ علیه السلام وَ اللَّهِ مَا یَنْفَعُکُمْ وَ لَکِنَّ اللَّهَ یُعَاقِبُکُمْ بِذَمِّهَا عَلَى مَا لَا ذَمَّ عَلَیْهَا فِیهِ أَ مَا عَلِمْتَ یَا حَسَنُ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْمُثِیبُ وَ الْمُعَاقِبُ وَ الْمُجَازِی بِالْأَعْمَالِ عَاجِلًا وَ آجِلًا قُلْتُ بَلَى یَا مَوْلَایَ قَالَ علیه السلام لَا تَعُدْ وَ لَا تَجْعَلْ لِلْأَیَّامِ صُنْعاً فِی حُکْمِ اللَّهِ قَالَ الْحَسَنُ بَلَى یَا مَوْلَایَ.
مومن باید بسیار مواظب حرف زدن خود باشد و همان طور که قرآن فرموده که هیچ حرفی از دهان شما خارج نمی شود مگر این که دو فرشته رقیب و عتید آماده نوشتن آن هستند. باید کلمه به کلمه خود را قبل از تکلم بسنجیم و بعد به زبان جاری کنیم!!
ترجمه: و حسن بن مسعود گوید: خدمت امام هادى علیه السّلام رسیدم- در حالى که انگشتم خراش خورده؛ و شانهام در اثر برخورد با راکبى صدمه دیده بود، و نیز در اثر ورود به ازدحام مردم برخى از لباس هایم پاره شده بود- و گفتم: اى روز، خدا مرا از شرّ تو نجات دهد، چقدر تو شوم بودى! پس آن حضرت علیه السّلام به من فرمود: اى حسن، تو هم با اینکه با ما آمد و شد دارى گناهت را به گردن بىگناهان مىاندازى؟! حسن گفت: [با شنیدن این سخن] حواسم جمع شد و عقلم به من باز آمد و به خطایم پى بردم، عرض کردم: مولاى من! از خدا آمرزش مىطلبم، امام فرمود: اى حسن، مگر روزها چه گناهى دارند که چون جزاى کردار خود را مىبینید آنها را شوم پنداشته و بد مىگوئید؟! حسن گفت: تا آخر عمر استغفار خواهم کرد، آیا آن توبهام به حساب مىآید اى زاده رسول خدا؟ فرمود: به خدا سوگند آن [بدگوئی ها] شما را سودى نبخشد، بلکه خداوند شما را به مذمّت کردن بىگناهان مجازات مىکند، اى حسن، مگر نمی دانى آن کس که در برابر اعمال و کردار در این سرا و آن سرا ثواب دهد و کیفر نماید و تلافى کند تنها خدا است؟ گفتم: این گونه است مولاى من، فرمود: دیگر تکرار مکن، و براى روزها هیچ تأثیرى در فرمان و حکم خدا قائل مشو! حسن گفت: به روى چشم، آقاى من.