چهارده معصوم

چراغ راه

چراغ راه

۹۸ مطلب با موضوع «اهل بیت» ثبت شده است



هشتم ربیع الثانی
سالروز ولادت  امام حسن عسگری (ع) بر تمامی شیعیان و مسلمانان جهان مبارک باد


   پسر فاطمه، نور هدی
  
سبزترین باغ بهار خدا
  
با تو دل از غصه رها می شود
  
پاکتر از آینه ها می شود
  
ای گل گلزار خدا، یا حسن عسکرى (ع)
  
آینه ی قبله نما یا حسن عسکرى (ع
)



میلاد یازدهمین امام، و سیزدهمین کشتی نجات آقا امام حسن عسکرى (ع) بر شما مبارک باد.



شناخت مختصرى از زندگانى امام عسکرى (ع)
 

نام: حسن بن علی.

کنیه: ابومحمد.

القاب: عسکرى، زکى، خالص، صامت، سراج، تقى و خاص (به امام حسن عسکرى(ع)، امام على النقى(ع) و امام محمد تقى(ع)، ابن الرضا نیز گفته مى‏شد.)

منصب: معصوم سیزدهم و امام یازدهم شیعیان.

تاریخ ولادت: هشتم ربیع الثانى سال 232هجرى.

محل تولد: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).

نسب پدرى: ابوالحسن، على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسین بن على بن ابى‏طالب(ع).

نام مادر: حُدیث، که او را جدّه مى‏گفتند.

برخى نام او را سلیل و برخى دیگر، سوسن نقل کرده‏اند. این بانوى پاکیزه، که در عصر خویش از بهترین زنان عالم بوده و مفتخر به همسرى ذریه پیامبر اکرم(ص) است، در ولایت خویش پادشاه زاده بود. امام هادى(ع) در شأن او فرمود: سلیل، دور از هر آفت، پلیدى و آلودگى است.

مدت امامت: از زمان شهادت پدرش، حضرت امام هادى(ع)، در سال 254 تا سال 260هجرى، نزدیک به شش سال.

تاریخ و سبب شهادت: هشتم ربیع الاول سال 260 هجرى، در سن 28 (یا 29) سالگى، به وسیله زهرى که معتمد عباسى به آن حضرت خورانید.

محل‏دفن: سامرا (درسرزمین عراق‏کنونى)، در جوار مرقد پدرش، امام‏هادى(ع).

همسر: نرجس (صیقل).

فرزند : ابوالقاسم، محمد بن حسن، صاحب الزمان(ع).

امام زمان(ع) تنها فرزند امام حسن عسکرى(ع) هستند. امام عسکرى(ع) تولد و زندگىِ تنها فرزندش را بر بیگانگان پنهان نگه مى‏داشت تا از سوى دشمنان اهل‏بیت(ع) و مزدوران خلیفه‏آسیبى به وى نرسد. 

اصحاب و یاران:

1. احمد بن اسحاق اشعرى.
2. احمد بن محمد بن مطهر.
3. اسماعیل بن على نوبختى.
4. محمد بن صالح همدانى.
5. عثمان بن سعید عمروى.
6. محمد بن عثمان عمروى.
7. حفص بن عمرو عمروى.
8. ابوهاشم، داود بن قاسم جعفرى.
9. احمد بن ابراهیم بن اسماعیل.
10. احمد بن ادریس قمى.

در برخى منابع، تعداد اصحاب و یاران امام حسن عسکرى(ع) بیش از صد نفر ذکر شده است. 


بشارتهای انبیای الهی درباره آمدن رسول خدا

از جمله این بشارتها آیه 14 و 15 از کتاب یهودا است که می‏گوید:

«لکن خنوخ«ادریس»که هفتم از آدم بود درباره همین اشخاص خبر داده گفت اینک خداوند با ده هزار از مقدسین خود آمد تا بر همه داوری نماید و جمیع بی دینان را ملزم سازد و بر همه کارهای بی دینی که ایشان کردند و بر تمامی سخنان زشت که گناهکاران بی دین به خلاف او گفتند...»

که ده هزار مقدس فقط با رسول خدا(ص)تطبیق می‏کند که در داستان فتح مکه با او بودند.بخصوص با توجه به این مطلب که این آیه از کتاب یهودا مدتها پس از حضرت عیسی(ع)نوشته شده. [2] .

و از آن جمله در سفر تثنیه،باب 33،آیه 2 چنین آمده:

«و گفت خدا از کوه سینا آمد و برخاست از سعیر به سوی آنها و درخشید از کوه پاران و آمد با ده هزار مقدس از راستش با یک قانون آتشین...»

که طبق تحقیق جغرافی دانان منظور از«پاران» یا فاران مکه است،و ده هزار مقدس نیز چنانکه قبلا گفته شد فقط قابل تطبیق با همراهان و یاران رسول خدا(ص)است.

و در فصل چهاردهم انجیل یوحنا:16،17،25،26 چنین است:

«اگر مرا دوست دارید احکام مرا نگاه دارید،و من از پدر خواهم خواست و او دیگری را که فارقلیط است به شما خواهد داد که همیشه با شما خواهد بود،خلاصه حقیقتی که جهان آن را نتواند پذیرفت زیرا که آن را نمی‏بیند و نمی‏شناسد،اما شماآن را می‏شناسید زیرا که با شما می‏ماند و در شما خواهد بود اینها را به شما گفتم مادام که با شما بودم اما فارقلیط روح مقدس که او را پدر به اسم من می‏فرستد او همه چیز را به شما تعلیم دهد و هر آنچه گفتم به یاد آورد».

که بر طبق تحقیق کلمه«فارقلیط»که ترجمه عربی«پریکلیتوس»است به معنای«احمد»است و مترجمین اناجیل از روی عمد یا اشتباه آن را به«تسلی دهنده»ترجمه کرده‏اند.

و در فصل پانزدهم:26 چنین است:

«لیکن وقتی فارقلیط که من او را از جانب پدر می‏فرستم و او روح راستی است که از جانب پدر عمل می‏کند و نسبت به من گواهی خواهد داد».

و در فصل شانزدهم:7،12،13،14 چنین است:

«و من به شما راست می‏گویم که رفتن من برای شما مفید است،زیرا اگر نروم فارقلیط نزد شما نخواهد آمد،اما اگر بروم او را نزد شما می‏فرستم اکنون بسی چیزها دارم که به شما بگویم لیکن طاقت تحمل ندارید،اما چون آن خلاصه حقیقت بیاید او شما را به هر حقیقتی هدایت خواهد کرد،زیرا او از پیش خود تکلم نمی‏کند بلکه آنچه می‏شنود خواهد گفت و از امور آینده به شما خبر خواهد داد...»




هفدهم ربیع الاول
سالروز ولادت نبی مکرم محمد بن مصطفی (ص) و فرزند برومندش امام جعفر صادق (ع) بر تمامی مسلمانان جهان مبارک باد 

ولادت حضرت محمد(ص) 

به اتّفاق نظر شیعیان در ۱۷ ربیع الاول در سال عام الفیل می‏باشد، ولی برخی از مسلمانان، این واقعه را در روز دوازدهم این ماه دانسته‏اند. کنیه‏ی آن حضرت، ابوالقاسم و القاب ایشان، رسول اللَّه، نبی اللَّه، خاتم الانبیا، سَیِّدُالبَشَر و... می‏باشد. پدر ایشان عبداللَّه بن عبدالمطلب و نیز مادر آن حضرت آمنه بنت وَهَب است. رقیه، ام کلثوم، زینب، قاسم، عبداللَّه، ابراهیم و حضرت فاطمه‏ی زهرا(س) فرزندان پیامبر اسلام می‏باشند که به جز فاطمه(س) همگی در دوران حیات پیامبر، از دنیا رفتند. دوران زندگی پیامبر اکرم(ص) در دو شهر مکه و مدینه سپری شد. 

نور محمدی (ص) ...

بررسی علل صلح (آتش بس) امام حسن علیه السلام

 

مهمترین و حساسترین بخش زندگانی امام مجتبی علیه السلام، که مورد بحث و گفتگوی فراوان واقع شده و موجب خرده گیری دوستان کوته بین و دشمنان مغرض یا بی اطلاع گردیده است، ماجرای صلح آن حضرت با معاویه و کناره گیری اجباری ایشان از صحنه خلافت و حکومت اسلامی است.

گروهی، با مطالعه زندگانی حضرت مجتبی علیه السلام وحوادث آن روز ، این سؤالها را مطرح می سازند که چراامام حسن علیه السلام با معاویه صلح کرد؟ مگر پس از شهادت امیر مؤمنان علیه السلام شیعیان و پیروان علی علیه السلام با فرزندش حسن مجتبی علیه السلام بیعت نکرده بودند؟

آیا بهتر نبود که آنچه را بعدا امام حسین علیه السلام انجام داد، امام حسن علیه السلام پیشتر انجام می داد و در برابر معاویه قیام می کرد، و آنگاه یا پیروز می شد و یا با شهادت خودحکومت معاویه را متزلزل می ساخت؟

پیش از آنکه به پاسخ این سؤالها بپردازیم، لازم است مقدمتا سه نکته را یادآوری کنیم


شهادت حضرت مجتبى علیه السّلام


شیخ مفید رضى اللّه عنه نقل کرده که چون مابین امام حسن علیه السّلام و معاویه مصالحه شد، آن حضرت به مدینه رفت و پیوسته کظم غیظ فرموده و ملازمت منزل خویش داشت و منتظر امر پروردگار خود بود تا آنکه ده سال از مدّت امارت معاویه بگذشت و معاویه عازم شد که بیعت بگیرد از براى فرزند خود یزید و چون این خلاف شرایط معاهده و مصالحه بود که با امام حسن علیه السّلام کرده بود، لاجرم بدین سبب و هم به ملاحظه حشمت و جلال امام حسن علیه السّلام و اقبال مردم به آن جناب از آن حضرت بیم داشت پس یک دل و یک جهت تصمیم عزم قتل آن حضرت نمود و زهرى از پادشاه روم طلبید با صد هزار درهم براى جعده دختر اشعث بن قیس فرستاد و ضامن شد اگر جعده آن حضرت را مسموم نموده و به زهر شهید کند او را در حباله یزید درآورد، لاجرم جعده به طمع مال و آن وعده کاذبه ، امام حسن علیه السّلام را به شربتى مسموم ساخت و آن حضرت چهل روز به حالت مرض ‍ مى زیست و پیوسته زهر در وجود مبارکش اثر مى کرد تا در ماه صفر سال پنجاهم هجرى از دنیا رحلت فرمود و سنّ شریفش به چهل و هشت سال رسیده بود و مدّت خلافتش ده سال طول کشید و برادرش امام حسین علیه السّلام متولّى تجهیز و تغسیل و تکفین او گشت و در نزد جدّه اش فاطمه بنت اسد علیهاالسّلام در بقیع مدفون شد.


بسم الله الرّحمن الرّحیم

یکی از شعائر مختصّ شیعه که در هیچ مکتب و ملّتی نظیر و مشابهی برای او نمی‌توان یافت مسأله اربعین حضرت أباعبدالله الحسین علیه السّلام است؛ و این از اختصاصات فرهنگ تشیّع است. زیارت مخصوصه آن حضرت در روز اربعین شعار مخصوص شیعه است، و برای هیچ فردی از سایر معصومین علیهم السّلام حتّی برای رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم این مسأله وجود ندارد. زیارت حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام در روز اربعین و اقامه مجلس عزا برای آن حضرت فقط و فقط اختصاص به ایشان دارد!

امام حسن عسکری علیه‌السّلام زیارت اربعین را علامت ایمان و شعار شیعه می‌داند 

در کتاب «إقبال»، سیّد بن طاووس با إسنادش به أبی‌جعفر طوسی، و او با إسنادش به امام حسن عسکری علیه السّلام روایت می‌کند که آن حضرت فرمودند:

عَلاماتُ المؤمنِ خَمسٌ: صَلَواتُ إحدی و خَمسینَ، و زیارةُ‌ الأربعینَ، و التَّخَتُّم بِالیَمینِ، و تَعفیرُ الجَبینِِ، و الجَهْرُ بِبسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ.

 «نشانه‌های مؤمن پنج چیز است: اوّل: نماز پنجاه و یک رکعت (واجب و نافله در طول شبانه روز). دوّم: زیارة اربعین حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام. سوّم: انگشتر در دست راست نمودن. چهارم: پیشانی بر خاک گذاردن. پنجم: بلند گفتن بسم‌ الله ‌الرّحمن الرّحیم در نمازهای جهریّه (صبح، مغرب و عشاء).»

زیارت حضرت سیّد الشّهداء در روز اربعین از مختصّات شیعه می‌باشد، و امام حسن عسکری علیه السّلام آنرا بعنوان شعار و علامت شیعه بیان فرموده‌اند. چنانچه سر بر خاک گذاردن، و بسم الله را بلند گفتن، و نوافل را طبق دستور أئمّه معصومین علیهم السّلام بجای آوردن، و انگشتر در دست راست نمودن نیز از اختصاصات شیعه است.

منبع : إقبال الأعمال، ج 3، ص 100؛ عوالی اللئالی، ج 4‌، ص 37، در پاورقی از «مصباح المتهجّد» جزء ثالث، ص 730 (فی فضیلة زیارة الأربعین)؛ و نظیر این روایت از امام صادق علیه السّلام نیز نقل شده است.

 

 هفتم صفر روز ولادت امام موسی بن جعفر علیه السلام  بر تمامی دوستداران اهل بیت علیه السلام مبارکباد

            

  السلام على المعذب فى قعر السجون و ظلم المطامیر، ذى الساق المرضوض بحلق القیود

درود بر آن سرورى که در تنگناى زندان ھا و در تاریکی ھاى زیر زم ین ھا، حلقه ھاى زنجیر پا ھاى م بارکش را م جروح

ساخته بود

نام امام ھفتم ما، موسى و لقب آن ح ضرت کاظم (ع ) کن یه آن امام (ابوالحسن ) و (ابوا براھیم ) ا ست . شیعیان و

دوستداران لقب (باب الحوائج ) به آن حضرت داده اند. تولد امام موسى کاظم (ع ) روز یکشنبه ھفتم ماه صفر سال

١٢٨ ھجرى در (ابواء) اتفاق افتاد. دوران امامت امام ھفتم ح ضرت موسى بن جعفر (ع ) مقارن بود با سالھاى آخر

خلافت منصور عباسى و در دوره خلافت ھادى و سیزده سال از دوران خلا فت ھارون که سخت ترین دوران عمر آن

حضرت به شمار است .

  امام موسى کاظم (ع ) از حدود ٢١ سالگى بر اثر وصیت پدر بزرگوار و امر خداوند متعال به م قام بلند اما مت ر سید، و

زمان امامت آن حضرت سى و پنج سال و اندکى بود و مدت امامت آن حضرت از ھمه ائمه بیشتر بوده است ، البته غیر

از حضرت ولى عصر (عج ).

  

سالروز شهادت دردانه امام حسین علیه السلام حضرت رقیه سلام الله بر تمامی دوستداران اهل بیت پیامبر (ص)  تسلیت باد

 


علامه حائری در کتاب معالی السبطین می نویسد: بعضی مانند محمّدبن طلحه شافعی ودیگران از علمای اهل تسنّن و شیعه می نویسند: «امام حسین دارای ده فرزند، شش پسر و چهار دختر بوده است».

سپس می نویسد: دختران او عبارتند از: سکینه، فاطمه صغری، فاطمه کبری، و رقیّه علیهن السلام.

آنگاه در ادامه می افزاید: رقیّه علیه السلام پنج سال یا هفت سال داشت و در شام وفات کرد. مادرش «شاه زنان» دختر یزدجرد بود(یعنی حضرت رقیّه خواهر تنی امام سجّاد بود).


عبرت خانه


زائرین قبر من این شام عبرت خانه است                  مدفنم آباد و قصر دشمنم ویرانه است

دختری بودم سه ساله، دستگیر و بی پدر                  مرغ بی بال و پری را این قفس کاشانه است

بود سلطانی ستمگر صاحب قدرت یزید                     فخر می کرد او که مستم در کفن پیمانه است

داشت او کاخی مجلل، دستگاهی با شکوه                 خود چه مردی کز غرور سلطنت دیوانه است

داشتم من بستری از خاک و بالینی ز خشت            همچو مرغی کو بسا محروم ز آب و دانه است

تکیه می زد او به تخت سلطنت با کبر و و جد              این تکبر ظالمان را عادت روزانه است

من به دیوار خرابه می نهادم روی خود