چهارده معصوم

چراغ راه

چراغ راه

۱۲۱ مطلب با موضوع «چهارده معصوم» ثبت شده است



چرا به حضرت علی (علیه السلام) «قسیم النار والجنة» می گویند؟


این عبارت در احادیث زیادی از وجود مقدس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در شان حضرت علی علیه السلام نقل شده است  

از عبدالله بن عباس نقل شده است که گفت : رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : ... ای گروه مردم ! همانا علی تقسیم کننده جهنم (نار) است کسی که یاور و دوست او باشد وارد آتش نخواهد شد و کسی که دشمن او باشد از آن نجات نخواهد یافت . همانا او تقسیم کننده بهشت است کسی که دشمن او باشد وارد آن نخواهد شد و کسی که دوست او باشد از آن محروم نخواهد شد.

قال(علی ابن موسی الرضا) قال رسول الله " ص " یا علی انک قسیم الجنة والنار

عیون اخبار الرضا ج 1 ص 30

حضرت علی بن موسی الرضا فرمودند : رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند :

ای علی ! همانا تو تفسیم کننده بهشت و جهنم هستی .

عن سلیمان بن خالد ، عن أبی عبد الله جعفر بن محمد الصادق ، عن آبائه علیهم السلام قال : قال رسول الله صلی الله علیه وآله لعلی علیه السلام : ... یا علی أنت قسیم الجنة والنار ، لا یدخل الجنة إلا من عرفک وعرفته ، ولا یدخل النار إلا من أنکرک وأنکرته .

امالی شیخ مفید ص 213

از سلیمان بن خالد از امام صادق علیه السلام از پدرانشان از رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم به حضرت علی علیه السلام فرمودند : ... ای علی تو قسمت کننده بهشت و دوزخی وارد بهشت نمی شود مگر کسی که او تو را و تو او را بشناسی (جزء شیعیان واقعی تو باشد) و وارد دوزخ نمی شود مگر کسی که تو را انکار کند و تو او را انکار کنی.


عیون اخبار الرضا ج 1 ص 92.

ابا صلت هروی نقل کرده است که روزی مامون به امام رضا علیه السلام گفت : یا اباالحسن ما را از پدرت امیرالمومنین آگاه ساز که به چه علت قسیم الجنه و النار خوانده شده است و این به چه معنا است که این مطلب فکر مرا مشغول ساخته است پس امام رضا علیه السلام به او فرمودند ای مامون آیا تو از پدرت و او از پدرانش از ابن عباس از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل نکردید که گفت از رسول خدا شنیدم می فرمایند: حب علی ایمان و دشمنی با علی کفر است ؟ پس مامون پاسخ داد آری پس حضرت فرمودند : پس تقسیم می کند بهشت و دوزخ را زمانی که ایمان و کفر بر اساس حب و بغض او باشد پس بنابر این او قسیم الجنه و النار است.





استقامت در طوفان حوادث عصر غیبت مهدى(عج)  


جمعى که در محضر امام صادق (ع)در خانه آن حضرت بودند، (سخن از غیبت حضرت قائم (عج)به میان آمد) مفضل بن عمر مى گوید: در این هنگام به حضور امام صادق ع رفتم، شنیدم مى فرمود: سوگند به خدا صاحب الامر از میان شما غایب گردد، و آنچنان رد پاى او گم شود که بعضى گویند: او مرد، و به هلاکت رسید، و در فلان پرتگاه سقوط کرد و شما مانند کشتى درگیر در برابر امواج دریا، پریشان و واژگون مى گردید، و در این شرائط سخت کسى از شما نجات نیابد، مگر کسى که از او پیمان گرفته و ایمان را در جاى جاى دلش ‍ استوار نموده ، و با روحى از جانب خود، نیرومند کرده است .

الکافی حدیث 11، ج 1، ص 339 .


پر از عطشم، مرا تو دریایی کن
سرشار از احساس و تماشایی کن
هر چند که ما بدیم و پیمان شکنیم
ای خوب بیا دوباره آقایی کن


بخوانید یاران، همه دلداران
سرود هم عهدی در فراق جانان
می خوانم هر شب، شعر هم عهدی
شب جمعه منم و ذکر یا مهدی



دهم رجب

سالروز ولادت  امام محمد التقی الجواد  (ع) بر تمامی شیعیان و مسلمانان جهان مبارک باد



شناخت مختصرى از زندگانى امام جواد (ع)

امام نهم که نامش «محمد» و کنیه‏اش «ابو جعفر» و لقب او «تقى» و «جواد» است، در ماه رمضان سال 195 ه'. ق در شهر «مدینه» دیده به جهان گشود.

مادر او «سبیکه» که از خاندان «ماریه قبطیه» همسر پیامبر اسلام به شمار مى‏رود، از نظر فضائل اخلاقى در درجه والایى قرار داشت و برترین زنان زمان خود بود، به طورى که امام رضا - علیه السلام از او به عنوان بانویى منزه و پاکدامن و با فضیلت یاد مى‏کرد

روزى که پدر بزرگوار امام جواد - علیه السلام - در گذشت، او حدود هشت سال داشت و در سن بیست و پنج سالگى به شهادت رسیدو در قبرستان قریش در بغداد در کنار قبر جدّش، موسى بن جعفر - علیه السلام - به خاک سپرده شد


یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخورنه ؛ غم می‌خورم ؛ غم می‌خورم بخاطر روزهایی که نبوده‌ای تا لحظات تلخ غم را کنارم باشی. غم می‌خورم به خاطر روزهایی که به یادت نبوده‌ام و با گناه شب شده‌اند. همان روزهایی که در تقویم خاطره‌ها در منجلاب گناه و زشتی با قلم جهل ثبت کرده‌ام



 

بیا و گـَرد گامهایت را توتیای چشمانمان قرار ده.
بیا که نوای دل انگیز توحیدت را با گوش جان شنواییم.
مولا جان بیا ...


داستان روغن فروش‏

امام صادق فرمود(ع): مردى بود که روغن زیتون مى‏فروخت و پیامبر اکرم (ص)را دوست مى‏داشت او هر گاه مى‏خواست دنبال کارى برود نخست پیامبر را دیدار مى‏کرد و این شیوه از او شهرت یافته بود، و هر گاه نزد رسول خدا مى‏آمد آن حضرت گردن مى‏کشید تا آن مرد او را ببیند. یک روز خدمت حضرت رسید و حضرت هم براى او گردن برافراشت و او به پیامبر نگریست و رفت و طولى نکشید، که برگشت و چون پیامبر دید که او چنین کرد با دست به وى اشاره کرد که:
بنشین. او در برابر پیامبر اکرم نشست و حضرت از او پرسید: امروز کارى کردى که پیش از آن نمى‏کردى [یعنى زود برگشتى‏]، و او در پاسخ عرض کرد: اى پیامبر خدا! سوگند به آن کسى که تو را براستى و درستى براى هدایت مردمان برانگیخت، یادت دل مرا فرا گرفته است، تا جایى که نتوانستم پى کارم روم و نزد شما بازگشتم.
پیامبر براى او دعا کرد و پاسخ خوبى به او داد، و پس از آن پیامبر چند روز را گذرانید بى‏آنکه او را ببیند، پس از حال او جویا شد. بدیشان عرض کردند: یا رسول اللَّه! چند روزى است که او را ندیده‏ایم. پس رسول خدا کفش بر پاى کرد و اصحابش نیز با او کفش بر پاى کردند و پیامبر به راه افتاد تا همگى به بازار روغن فروشان رسیدند و ناگاه دیدند که در دکان مرد کسى نیست. حضرت از همسایگانش حال او را پرسید. گفتند: یا رسول اللَّه! او مرده است. وى نزد ما شخصى امین و درستکار بود جز آنکه خصلتى خاص داشت. حضرت فرمود: آن خصلت چه بود؟ گفتند: لوده بود- دنبال زنها مى‏افتاد- پس رسول خدا فرمود: خدا او را رحمت کند. بخدا که مرا سخت دوست مى‏داشت و اگر برده فروش هم بود، باز خدا او را مى‏آمرزید.
بهشت کافى / ترجمه روضه کافى، ص: 110

  جایگاه راستگو و دروغگو

امام علی(ع)  
الصَّادِقُ عَلَى شَرَفِ مَنْجَاةٍ وَ کَرَامَةٍ وَ الْکَاذِبُ عَلَى شَفَا مَهْوَاةٍ وَ مَهَانَة.
 راستگو در آستانه نجات و بزرگواری و دروغگو در لبه پرتگاه و خواری است

ارشاد القلوب ،ج1،ص131
.

   رابطه با خدا و مردم

امام علی:  (ع)

مَنْ أَصْلَحَ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاس .

 هرکس رابطه اش رابا خداوند اصلاح کند خداوند رابطه او را با مردم اصلاح می کند.


امالی صدوق ،ص34

سوم رجب سالروز شهادت امام هادی علیه السلام برتمامی مسلمانان بخصوص شیعیان ان حضرت  تسلیت باد 


السلام علیک یا امام علی النقی الهادی علیه السلام


آجرک الله یا حجه بن الحسن العسکری





  ارزش کارو کارگر

امام صادق (ع):  
الْکَادُّ عَلَى عِیَالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ.

  کسی که برای خانواده اش تلاش می کند اجر مجاهد در راه خدا را دارد.


الکافی ،ج5 ،ص88

شکافنده علوم  

چون حضرت باقرالعلوم (ع)
به دنیا آمد، امام سجّاد صلوات اللّه علیه فرمود: فرزندم ، باقرالعلوم را بیاورید.
در این هنگام یکى دیگر از فرزندانش اظهار داشت : چرا این نوزاد را به عنوان باقر مطرح نمودى ؟
امام سجّاد
(ع) سر به سجده نهاد و پس از آن که سر از سجده برداشت ، فرمود: این نوزاد امام و راهنما و نور هدایت امّت است ؛ او گنجینه بردبارى و علوم مختلف است ؛ او شکافنده همه علوم و فنون خواهد بود، او شبیه ترین مردم به رسول خدا (ص)مى باشد.

اءمالى طوسى : ج 2، ص 56، بحار الانوارالا نوار: ج 36، ص 192، ح 1


  أَیْنَ بَقِیَّةُ اللَّهِ الَّتِی لا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِیَةِ أَیْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ أَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ أَیْنَ الْمُرْتَجَى لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ أَیْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِیدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ أَیْنَ الْمُتَخَیَّرُ [الْمُتَّخَذُ] لِإِعَادَةِ الْمِلَّةِ وَ الشَّرِیعَةِ أَیْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیَاءِ الْکِتَابِ وَ حُدُودِهِ أَیْنَ مُحْیِی مَعَالِمِ الدِّینِ وَ أَهْلِهِ أَیْنَ قَاصِمُ شَوْکَةِ الْمُعْتَدِینَ أَیْنَ هَادِمُ أَبْنِیَةِ الشِّرْکِ وَ النِّفَاقِ أَیْنَ مُبِیدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ وَ الْعِصْیَانِ وَ الطُّغْیَانِ أَیْنَ حَاصِدُ فُرُوعِ الْغَیِّ وَ الشِّقَاقِ [النِّفَاقِ‏]،


  کجاست‏ آن باقیمانده خدا که از عترت هدایتگر خالى نشود،کجاست آن مهیّا گشته براى ریشه‏کن کردن ستمکاران،کجاست آن‏که براى‏ راست نمودن انحراف و کجى به انتظار اویند،کجاست آن امید شده براى از بین بردن ستم و دشمنى،کجاست آن ذخیره براى تجدید فریضه‏ها و سنّتها،کجاست آن برگزیده براى بازگرداندن دین و شریعت،کجاست آن آرزو شده براى زنده‏ کردن قرآن و حدود آن،کجاست احیاگر نشانه‏هاى دین و اهل دین،کجاست درهم شکننده شوکت متجاوزان،کجاست ویران‏کننده‏ بناهاى شرک و دورویى،کجاست نابودکننده اهل فسق و عصیان و طغیان،کجاست دروکننده شاخه‏هاى‏ گمراهى و شکاف‏اندازى،

گریه امام صادق (ع) بر غیبت امام زمان (عجل الله فرجه)  

سدیر صیرفى مى گوید: من با سه نفر از صحابه محضر امام صادق رسیدیم، دیدیم آن بزرگوار بر روى خاک نشسته و مانند فرزند مرده جگر سوخته گریه مى کرد. آثار حزن و اندوه از چهره اش نمایان است، اشک می ریزد، و چنین مى فرمود: سرور من غیبت (دورى ) تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ کرده و آرامشم را از دلم ربوده .
آقاى من غیبت تو مصیبتم را به مصیبتهاى دردناک ابدى پیوسته است. گفتم :خدا دیدگانت را نگریاند اى فرزند بهترین مخلوق ! براى چه این چنین گریانى و از دیده اشک مى بارى؟
حضرت آه دردناکى کشید و با تعجب فرمود: واى بر شما، سحرگاه امروز به کتاب جفر نگاه مى کردم و آن کتابى است که علم منایا و بلایا و آنچه تا روز قیامت واقع شده و مى شود در آن نوشته شده، درباره تولد غائب ما و غیبت و طول عمر او دقت کردم و همچنین دقت کردم در گرفتارى مؤ منان آن زمان و شک و تردیدها که به خاطر طول غیبت او که در دلهایشان پیدا مى شود و در نتیجه بیشتر آن ها از دین خارج مى شوند و ریسمان اسلام را از گردن برمى دارند.... اینها باعث گریه من شده است .

بحار: ج 51، ص 219؛ روایت تلخیص شده است .