اهمیّت بحث معاد از دیدگاه قرآن 9
10
( وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَئِذَا کُنَّا تُرَاباً
أَئِنَّا لَفِی خَلْق جَدِید أُوْلَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ
الاَْغْلاَلُ فِی أَعْنَاقِهِمْ وَأُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ)
.( سوره رعد، آیه 5.
10 - و اگر (ازچیزى) در شگفتى فرو مى روى، عجیب گفتار آنها است که مى گویند: "آیا هنگامى که ما خاک شدیم، (بار دیگر زنده مى شویم و) به خلقت جدیدى باز مى گردیم؟! آنهاکسانى هستند که به پروردگارشان کافر شده اند; و غل و زنجیرها در گردنشان است; و آنها اهل دوزخند، و جاودانه در آن خواهند ماند
در دهمین و آخرین آیه، منکران معاد را به خلود در آتش و جاودانگى عذاب تهدید مى کند روى سخن را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) کرده، مى فرماید: «و اگر (ازچیزى) در شگفتى فرو مى روى، عجیب گفتار آنهااست که مى گویند: "آیا هنگامى که ما خاک شدیم، (بار دیگر زنده مى شویم و) به خلقت جدیدى باز مى گردیم؟!"»: ( وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَئِذَا کُنَّا تُرَاباً أَئِنَّا لَفِی خَلْق جَدِید) .
سپس مى افزاید: « آنهاکسانى هستند که به پروردگارشان کافر شده اند; و غل و زنجیرها در گردنشان است; و آنها اهل دوزخند، و جاودانه در آن خواهند ماند.»: ( أُوْلَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ الاَْغْلاَلُ فِی أَعْنَاقِهِمْ وَأُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ) .
در آغاز آیه سخن از تعجّب کفّار مى گوید، سپس این تعجّب را از عجائب مى شمرد; یعنى آیا مطلبى به این وضوح، و با این همه دلایل روشنى، جاى تعجّب دارد؟ و در پایان آیه آنها را به صورت زندانیانى معرفى مى کند که غل ها و زنجیرها برگردن دارند. چه غل و زنجیرى سخت تر از تعصّب و جهل و هواپرستى که هرگونه آزادى اندیشه را از آنها مى گیرد، تا آن جا که مسأله اى به این روشنى مایه تعجّب آنها مى گردد، چرا که مخالف هواى نفس و تقلید کورکورانه آنها است.
توجّه داشته باشید نمى گوید در قیامت غل و زنجیر برگردن دارند. بلکه ظاهر آیه این است که هم اکنون چنین هستند; همان گونه که در اشعار عرب آمده است: «لَهُمْ عَنِ الرُّشْدِ أَغْلالٌ وَ اَقْیادُ»: «آنها در برابر هدایت غل ها و زنجیرها دارند.»
ولى بعضى از مفسّران، آیه را اشاره به وضع آنها در قیامت مى دانند که غل و زنجیرها به گردنشان خواهد افتاد. و بعضى هر دو احتمال را ذکر کرده اند.
ولى بعضى آن را فقط اشاره به وضع حال آنها در دنیا شمرده اند چنانچه مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر المیزان مى گوید: «این جمله اشاره به گرفتار شدن در جهان ماده و تکیه بر هوا و تقیّد به قیود جهل و غل هاى انکار است.»
مسلّم است این گونه غل و زنجیرها که انسان به اختیار خود در این جهان بر دست و پا و گردن خویش مى نهد در قیامت به صورت غل و زنجیرهاى آتشین تجسّم خواهد یافت، و او را از ارتقاء به مقام قرب پروردگار باز خواهد داشت.
▲نتیجه
از مجموع آیات فوق - و آیات دیگرى که در ضمن مباحث آینده خواهد آمد - به خوبى روشن مى شود که تا چه حد قرآن مجید براى ایمان به معاد ارزش قائل است; و چگونه آن را از پایه ها و ارکان ایمان، و از امورى که ترک آن مایه گمراهى عمیق و ضلال بعید، و فاصله گرفتن از حق، و عذاب الیم، و خلود در دوزخ است مى شمرد; و انکار آن را نشانه عدم آزادى اندیشه و گرفتارى در زنجیرهاى جهل و عناد و لجاجت مى داند.
درست به همین دلیل بحث هاى معاد در قرآن گسترده ترین بحث ها بعد از توحید و خداشناسى است.
پیام قران ایت اله مکارم جلد 5