تابش نور دردل مومن
پیامبر(ص):
فإذا
عَمِلَ المُؤمنُ عَمَلاً نارَ فی قَلبِهِ نُورٌ.
پس هر گاه مؤمن عملى انجام دهد، در دلش نورى تابیدن مى گیرد.
کنزالعمال ،
ج 3، ص 419
تابش نور دردل مومن
پیامبر(ص):
فإذا
عَمِلَ المُؤمنُ عَمَلاً نارَ فی قَلبِهِ نُورٌ.
پس هر گاه مؤمن عملى انجام دهد، در دلش نورى تابیدن مى گیرد.
کنزالعمال ،
ج 3، ص 419
بهترین آرزو
ربیعه پسر کعب مى گوید: روزى پیغمبر خدا(ص) به من فرمود:
ربیعه ! هفت سال مرا خدمت کردى ، آیا از من پاداش نمى خواهى ؟
من عرض کردم :یا رسول الله ! مهلت دهید تا فکرى در این باره بکنم .
فرداى آن روز محضر رسول خدا (ص)رفتم ، فرمود:
ربیعه حاجتت را بخواه !
عرض کردم :از خدا بخواه مرا همراه شما داخل بهشت نماید.
فرمود:این درخواست را چه کسى به تو آموخت ؟
عرض کردم :هیچ کس به من یاد نداد، لکن من فکر کردم اگر مال دنیا بخواهم که نابود
شدنى است و اگر عمر طولانى و فرزندان بخواهم سرانجام آن مرگ است .
در این وقت پیغمبر(ص) ساعتى سر بزیر افکند، سپس فرمود:
این کار را انجام مى دهم ، ولى تو هم مرا با سجده هاى زیاد کمک کن و بیشتر نماز
بخوان .
بحار، ج 69، ص 407.
جاهلیّت دوم در آخرالزّمان
«قرآن کریم» به وجود جاهلیّتی موسوم به جاهلیّت دوم، پس از جاهلیّت اوّل در بین عامّة مسلمانان اشاره مینماید، که از علایم ظهور حضرت مهدی(ع) است. شواهد قرآنی بسیاری بر این موضوع تأکید دارند، که از آن جمله میتوان به آیات زیر اشاره نمود:
مبحث اوّل: دلایل وجود جاهلیّت دوم
«قرآن کریم» به وجود جاهلیّتی موسوم به
جاهلیّت دوم، پس از جاهلیّت اوّل در بین عامّة مسلمانان اشاره مینماید، که از
علایم ظهور حضرت مهدی(ع) است. شواهد قرآنی بسیاری بر این موضوع تأکید دارند، که از
آن جمله
میتوان به آیات زیر اشاره نمود:
سه ویژگی مومن
پیامبر ص:
إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیْراً فَقَّهَهُ فِی الدِّینِ، وَ زَهَّدَهُ فِی الدُّنْیَا، وَ بَصَّرَهُ بِعُیُوبِ نَفْسِهِ.
هرگاه خداوند به بنده ای اراده خیر کند اورا دین فهم و زاهد در دنیا و آگاه به عیوبش گرداند.
الکافی ،ج2،ص130
دعوت به توحید « آغاز عید بندگی
إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا یَسْمَعُ وَلَا یُبْصِرُ وَلَا یُغْنِی عَنکَ شَیْئًا
چون به پدرش گفت پدر جان چرا چیزى را که نمىشنود و نمىبیند و از تو چیزى را دور نمىکند مىپرستى
مناظرات ابراهیم با عمویش قابل یادآورى و بزرگداشت است. «اذ قال»
در نهى از منکر، از نزدیکان خود شروع مىکنیم. «یا اَبتِ»
نهى از منکر مرز سنّى ندارد. (پسر مىتواند بزرگ خانواده را نهى کند، امّا باید احترام آنان را حفظ کند.) «یا اَبتِ»
همیشه کمال افراد به سن آنها بستگى ندارد؛ گاهى فرزند خانه از بزرگترها بهتر مىفهمد. «یا ابت»
ارشاد وتبلیغ نباید همیشه عمومى باشد، بلکه گاهى باید به خود فرد گفته شود. «یا اَبَتِ»
در نهى از منکر، با ایجاد سؤال، وجدان افراد را به قضاوت گیریم. «لم تعبد»
در نهى از منکر، از منکرهاى اعتقادى شروع کنیم. (متأسفانه ما بیشتر سرگرم منکرهاى اخلاقى و اجتماعى هستیم) «لم تعبد»
راه حقّ را فداى عواطف نکنیم. «لابیه لم تعبد» خویشاوندى نباید مانع نهى از منکر شود.
بتپرستى، از فرشته پرستى، انسان پرستى و گاوپرستى بدتر است، زیرا در آنها بینایى و شنوایى و شعور هست، ولى در بت نیست. «مالا یسمع ...»
آیه شماره 42 از سوره مبارکه مریم
انتظار فرج
أَیْنَ طَامِسُ آثَارِ الزَّیْغِ وَ الْأَهْوَاءِ أَیْنَ قَاطِعُ حَبَائِلِ الْکِذْبِ [الْکَذِبِ] وَ الافْتِرَاءِ أَیْنَ مُبِیدُ الْعُتَاةِ وَ الْمَرَدَةِ أَیْنَ مُسْتَأْصِلُ أَهْلِ الْعِنَادِ وَ التَّضْلِیلِ وَ الْإِلْحَادِ أَیْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِیَاءِ وَ مُذِلُّ الْأَعْدَاءِ أَیْنَ جَامِعُ الْکَلِمَةِ [الْکَلِمِ] عَلَى التَّقْوَى أَیْنَ بَابُ اللَّهِ الَّذِی مِنْهُ یُؤْتَى أَیْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِی إِلَیْهِ یَتَوَجَّهُ الْأَوْلِیَاءُ أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ أَیْنَ صَاحِبُ یَوْمِ الْفَتْحِ وَ نَاشِرُ رَایَةِ الْهُدَى أَیْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَ الرِّضَا،
کجاست محوکننده آثار انحراف و هواهاى نفسانى،کجاست قطعکننده
دامهاى دروغ و بهتان،کجاست نابودکننده سرکشان و سرپیچىکنندگان،کجاست
ریشهکنکننده اهل لجاجت و گمراهى،و بىدینى کجاست عزّتبخش دوستان،و خوارکننده
دشمنان،کجاست گردآورنده سخن بر پایه تقوا،کجاست در راه خدا که از آن آمده
شود،کجاست جلوه خدا،که دوستان به سویش روى آورند،کجاست آن وسیله پیوند بین زمین و
آسمان،کجاست صاحب روز پیروزى،و گسترنده پرچم هدایت،کجاست گردآورنده پراکندگى صلاح
و رضا،
▲تعبیرات کلّى قرآن درباره رستاخیز
قرآن مجید در صدها آیه اى که از مسأله معاد بحث مى کند تعبیرات کاملا متنوّعى دارد که هریک از آنها اشاره به یکى از ابعاد مفهوم معاد است; و در مجموع بیانگر عمق این مسأله و اهداف زندگى پس از مرگ است.
از آن جا که مطالعه تعبیرات متنوّع قرآن درباره معاد افق هاى تازه اى در برابر دیدگان ما در این مسأله مهم عقیدتى مى گشاید، به شرح آن مى پردازیم. عمده ترین و مهمترین تعبیرات قرآنى از این مسأله هشت تعبیر زیر است:
1. «قیام الساعة»: (رستاخیز).
2. «احیاء موتى»: (زنده کردن مردگان).
3. «بَعْث»: (برانگیختن).
4. «حشر»: (جمع کردن).
5. «نشر»: (گستردن).
6. «معاد»: (بازگشت به سوى خدا).
7. «لقاء رب»: (دیدار پروردگار).
8. «رجوع»: (بازگشت به سوى او).
با این اشاره به قرآن باز مى گردیم، و به نمونه هایى از تعبیرات فوق گوش جان مى سپاریم.
توصیههایی از مرحوم آیة الله العظمی بهجت در باب زیارت امام رضا علیه السلام
1- زیارت شما قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخواهید، اگر حال داشتید به حرم بروید. هنگامی که از حضرت رضا علیه السلام اذن دخول میطلبید و میگویید:
«أأدخل یا حجة الله: ای حجت خدا، آیا وارد شوم؟»
به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت علیه السلام به شما اجازه داده است. اذن دخول حضرت سیدالشهداء علیه السلام گریه است، اگر اشک آمد امام حسین علیه السلام اذن دخول دادهاند و وارد شوید.
اگر حال داشتید به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما به وجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید.
2- زیارت امام رضا علیه السلام از زیارت امام حسین علیه السلام بالاتر است، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین علیه السلام میروند. ولی فقط شیعیان اثنی عشری به زیارت حضرت امام رضا علیهالسلام میآیند.
3- بسیاری از حضرت رضا علیه السلام سؤال کردند و خواستند و جواب شنیدند، در نجف، در کربلا، در مشهد مقدس،- هم همین طور - کسی مادرش را به کول میگرفت و به حرم میبرد. چیزهای عجیبی را میدید.
ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الی ماشاءالله! به تحقق پیوسته. یکی از معاودین عراقی غدهای داشت و میبایستی مورد عمل جراحی قرار میگرفت. خطرناک بود، از آقا امام رضا خواست او را شفا بدهد، شب حضرت معصومه علیهاالسلام را در خواب دید که به وی فرمود:
«غده خوب میشود. احتیاج به عمل ندارد!» ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر خواسته خواهر جوابش را داده است.
4- همه زیارتنامهها مورد تأیید هستند. زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین الله مهم است. قلب شما- این زیارات را بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. لازم نیست حوائج خود را در محضر امام علیه السلام بشمرید. حضرت علیه السلام میدانند! مبالغه در دعاها نکنید! زیارت قلبی باشد. امام رضا علیه السلام به کسی فرمودند:
«از بعضی گریهها ناراحت هستم!»
5- یکی از بزرگان میگوید، من به دو چیز امیدوارم اولاً قرآن را با کسالت نخواندهام. بر خلاف بعضی که قرآن را آنچنان میخوانند که گویی شاهنامه میخوانند. قرآن کریم موجودی است شبیه عترت.
ثانیاً در مجلس عزاداری حضرت سیدالشهداء گریه کردهام.
6- حضرت آیت الله العظمی بروجردی رحمة الله مبتلا به درد چشم شدند، فرمودند:
«در روز عاشورا مقداری از گِل پیشانی عزاداری امام حسین علیه السلام را بر چشمان خود مالیدم، دیگر در عمرم مبتلا به درد چشم نشدم و از عینک هم استفاده نکردم!
7- پس از حادثه بمب گذاری در حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام حضرت به خواب کسی آمدند، سؤال شد.
«در آن زمان شما کجا بودید؟ فرمودند: کربلا بودم.»
این جمله دو معنی دارد:
معنی اول این که حضرت رضا علیه السلام آن روز به کربلا رفته بودند.
معنی دوم یعنی این حادثه در کربلا هم تکرار شده است. دشمنان به صحن امام حسین علیه السلام ریختند و ضریح را خراب کردند و در آن جا آتش روشن کردند!
8- کسی وارد حرم حضرت رضا علیه السلام شد، متوجه شد سیدی نورانی در جلوی او مشغول خواندن زیارتنامه میباشد، نزدیک او شد و متوجه شد که ایشان اسامی معصومین - سلام الله علیهم - را یک یک با سلام ذکر میفرمایند. هنگامی که به نام مبارک امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ رسیدند سکوت کردند! آن کس متوجه شد که آن سید بزرگوار خود مولایمان امام زمان- سلام الله علیه و ارواحنا له الفداء- میباشد.
9- در همین حرم حضرت رضا علیه السلام چه کراماتی مشاهده شده است. کسی در رؤیا دید که به حرم حضرت رضا علیه السلام مشرف شده و متوجه شد که گنبد حرم شکافته شد و حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از آنجا وارد حرم شدند. تختی گذاشتند و آن دو بر آن نشستند و حضرت رضا علیهالسلام را زیارت کردند.
روز بعد آن کس در بیداری به حرم مشرف گردید. ناگهان متوجه شد حرم کاملاً خلوت میباشد! حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از گنبد وارد حرم شدند و بر تختی نشستند و حضرت رضا علیهالسلام را زیارت کردند. زیارت نامه میخواندند. همین زیارت نامه معمولی را میخواندند! پس از خواندن زیارتنامه از همان بالای گنبد برگشتند. دوباره وضع عادی شد و قیل و قال شروع گردید حال آیا حضرت رضا علیه السلام وفات کرده است؟
10- حرف آخر این که: عمل کنیم به هر چه میدانیم. احتیاط کنیم در آنچه خوب نمیدانیم. با عصای احتیاط حرکت کنیم.
منبع: کتاب به سوی محبوب، و کتاب برگی از دفتر آفتاب. آیة الله بهجت
حرز شگفت انگیز امام رضا علیه السلام
و سـید بن طاوس روایت کرده از ( یاسر ) خادم ماءمون که گفت : زمانى که وارد شد ابوالحسن على بن موسى الرضا علیه السلام در قصر حمید بن قحطبه بیرون کرد از تن لباس خود را و داد به حمید و حمید داد به جاریه خود که بشوید آن را پس نگذشت زمانى کـه آن جـاریـه آمـد و بـا او رقـعـه اى بـود و داد بـه حـمـیـد و گـفت یافتم این رقعه را در گـریـبـان لبـاس ابـوالحسن علیه السلام پس حمید به آن حضرت عرض کرد: فداى تو گردم ! به درستى که این جاریه یافته است رقعه اى در گریبان پیراهن تو، چیست آن ؟ فـرمـود تـعویذى است که آن را از خود دور نمى کنم ، حمید گفت : ممکن است که ما را مشرف کـنـى به آن ؟ پس فرمود که این تعویذى است که هر که نگاه دارد در گریبان خود دفع مـى شـود بلا از او و مى باشد براى او حرزى از شیطان رجیم ، پس خواند تعویذ را بر حمید و آن این است :
( بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ: بِسْمِ اللّهِ اِنِّى اَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْکَ اِنْ کُنْتُ تَقِیّا اَوْ غَیْرَ تَقِیّ بِاللّه السَّمیعِ الْبَصیرِ عَلى سَمْعِکَ وَ بَصَرِکَ لاسُلْطانَ لَکَ عَلَىٍّّ وَ لا عَلى سَمْعی وَ لا عـَلى بـَصـَرى وَ لا عـَلى شـَعـْرى وَ لا عـَلى بَشَرى وَ لا عَلى لَحْمى وَ لا عَلى دَمى وَ لاعـَلى مـُخّى وَ لا عَلى عَصْبى وَ لا عَلى عِظامى وَ لا عَلى مالى وَ لا عَلى ما رَزَقَنى رَبّى سـَتـَرْتُ بـَیـْنـى وَ بـَیْنَکَ بِسِتْرِ النَّبوةِ الَّذى اسْتَتَرَ اَنْبِیاءُ اللّهِ بِهِ مِنْ سَطَواتِ الْجَبابِرَةِ وَ الْفَراعِنَةِ، جِبْرائِیلُ عَنْ یَمینى وَ میکائیلُ عَنْ یِسارى وَ اِسْرافیلُ عَنْ وَرائى وَ مـُحـَمَّدٌ صـَلَّى اللّهُ عـَلَیـْهِ وَ آلِهِ وَ سـَلَّمَ اِمـامـِى وَ اللّهُ مـُطَّلِعٌ عـَلِىَّ یـَمـْنـَعـُکَ مـِنّى وَ یَمْنَعُ الشَّیـْطـانُ مـِنـّى ، اَللّهـُمَّ لا یـَغـْلِبُ جَهْلُهُ اَناتَکَ اَنْ یَسْتَفِزَّنى وَ یَسْتَخِفِّنى ، اَللّهُمَّ اِلَیْکَ الْتَجَاءْتُ، اَللّهُمّ اِلَیْکَ الْتَجَاءْتُ، اَللّهُمَّ اِلَیْکَ الْتَجَاءْتُ. )
و از بـراى ایـن حـرز حـکـایت عجیبى است که روایت کرده آن را ابوالصلت هروى که گفت : مـولاى مـن عـلى بـن مـوسـى الرضـا عـلیـه السـلام روزى نـشـسـتـه بـود در منزل خود داخل شد بر او رسول ماءمون و گفت : امیر تو را مى طلبد. پس امام علیه السلام بـر مى خاست و مرا فرمود نمى طلبد مرا ماءمون در این وقت مگر به جهت کارى سخت و به خـدا کـه نـمـى تـوانـد بـا مـن بـدى کـنـد بـه جـهـت ایـن کـلمـات کـه از جـدم رسـول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم به من رسیده ، ابوالصلت گفت : همراه امام علیه السـلام بـیـرون رفتم نزد ماءمون ، چون نظر حضرت بر ماءمون ، نظر کرد به سوى او مـاءمـون و گـفـت : اى ابوالحسن ! امر کرده ام که صد هزار درهم جهت تو بدهند و بنویس هر حـاجتى که دارى ، پس چون امام پشت گردانید ماءمون نظرى در قفاى امام کرد و گفت : اراده کردم من و اراده کرده است خدا، و آنچه اراده کرده است خدا بهتر بوده است
حق، معرفت به هر نگاهم داده / در حلقه ی عشق خویش راهم داده
اینها همه علتش فقط یک چیز است / ایرانی ام و رضا پناهم داده . . .
میلاد مسعود ولی نعمت ما، آقا امام رضا مبارک
مختصرى از کلمات حکمت آمیز و برخى از اشعار حضرت رضا علیه السلام
( اوّل ـ قالَ علیه السلام : صَدیقُ کُلِّ اَمرِى عَقْلُهُ وَ عَدوُُّهُ جَهْلُهُ.)
فرمود آن حضرت : که دوست هر مردى عقل او است و دشمن او نادانى او است .
دوم ـ قـالَ عـلیـه السـلام : اِنَّ اللّهَ یـُبـْغـِضُ الْقیلَ وَ الْقالَ وَ اِضاعَةَ الْمالِ وَ کَثْرَةَ
السُّؤ الِ؛
یـعـنـى فـرمـود: خـداونـد دشـمـن دارد ( قـیـل و قـال ) را و ضـایـع
کـردن مـال را و کـثـرت سـؤ ال را.
و نیز از آن حضرت مروى است که فرمود چهار چیز اسـت کـه مـى مـیرانند دل را،
گناه بالاى گناه کردن و با زنان زیاد محادثه و هم صحبتى کردن و ممارات احمق . تو
بگویى و او بگوید و آخرش برنگردد به خیر، و با مردگان مـجـالسـت کـردن ، عـرض
کـردنـد: یـا رسـول اللّه ! مـردگـان کـیـانـنـد؟ فـرمـود: کـل غـنـى مـتـرف ؛
یـعنى هر توانگرى که گذاشته شده بطور خود هرچه خـواهـد بکند یا هر توانگرى
که به ناز و نعمت پروریده شده .