دلیل بی گناهی
وَجَآؤُوا عَلَى قَمِیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ
أَنفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَاللّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا
تَصِفُونَ
و پیراهنش را [آغشته] به خونى دروغین آوردند [یعقوب] گفت [نه] بلکه
ن فس شما کارى [بد] را براى شما آراسته است اینک صبرى نیکو [براى من بهتر است] و
بر آنچه توصیف مىکنید خدا یارىده است
مراقب
جوسازىها باشید. «بدمٍ کذب»
فریب مظلوم نمایىها را نخورید. (یعقوب، فریب پیراهن خونآلود و اشکها را نخورد بلکه
گفت: امان از نفس شما.) «بل سولت لکم انفسکم»
شیطان و نفس، گناه را نزد انسان زیبا جلوه مىدهند و انجام آن را توجیه مىکنند.
«سوّلت لکم انفسکم»
یعقوب علیه السلام مىدانست یوسف را گرگ نخورده، لذا از برادران استخوان ویا
بقایاى جسد را مطالبه نکرد. «بل سوّلت لکم انفسکم»
حوادث دو چهره دارد: بلا و سختى، «بدم کذب» صبر و زیبائى. «فصبر جمیل»
انبیاى الهى در برابر حوادث سخت، زیباترین عکس العمل را نشان مى دهند. «فصبر جمیل»
در حوادث باید علاوه بر صبر وتوانایى درونى، از امدادهاى الهى استمداد جست. «فصبر
جمیل واللَّه المستعان»
براى صبر باید از خداوند استمداد کرد. «فصبر جمیل و اللّه المستعان»*
بهترین نوع صبر آن است که علیرغم آنکه دل مىسوزد و اشک جارى مىشود، خدا فراموش
نشود. «واللَّه المستعان»
تحمّل توطئه فرزندان علیه برادر خود، سخت و درد آور است، لذا باید از خدا براى
تحمّل آن استمداد کرد. «و اللّه المستعان»
حضرت یعقوب با جملهى «و اللّه المُستعان على ما تصفون» به جاى «على ما فعلتم»،
به برادران فهماند که مدّعاى آنان باور کردنى نیست.
آیه شماره 18 از سوره مبارکه یوسف