چهارده معصوم

چراغ راه

چراغ راه

 هفتم صفر روز ولادت امام موسی بن جعفر علیه السلام  بر تمامی دوستداران اهل بیت علیه السلام مبارکباد

            

  السلام على المعذب فى قعر السجون و ظلم المطامیر، ذى الساق المرضوض بحلق القیود

درود بر آن سرورى که در تنگناى زندان ھا و در تاریکی ھاى زیر زم ین ھا، حلقه ھاى زنجیر پا ھاى م بارکش را م جروح

ساخته بود

نام امام ھفتم ما، موسى و لقب آن ح ضرت کاظم (ع ) کن یه آن امام (ابوالحسن ) و (ابوا براھیم ) ا ست . شیعیان و

دوستداران لقب (باب الحوائج ) به آن حضرت داده اند. تولد امام موسى کاظم (ع ) روز یکشنبه ھفتم ماه صفر سال

١٢٨ ھجرى در (ابواء) اتفاق افتاد. دوران امامت امام ھفتم ح ضرت موسى بن جعفر (ع ) مقارن بود با سالھاى آخر

خلافت منصور عباسى و در دوره خلافت ھادى و سیزده سال از دوران خلا فت ھارون که سخت ترین دوران عمر آن

حضرت به شمار است .

  امام موسى کاظم (ع ) از حدود ٢١ سالگى بر اثر وصیت پدر بزرگوار و امر خداوند متعال به م قام بلند اما مت ر سید، و

زمان امامت آن حضرت سى و پنج سال و اندکى بود و مدت امامت آن حضرت از ھمه ائمه بیشتر بوده است ، البته غیر

از حضرت ولى عصر (عج ).

      صفات ظاھرى و باطنى و اخلاق آن حضرت

کاظم (ع ) داراى قامتى معتدل بود. صورتش نورانى و گندمگون و رنگ مویش سیاه و انبوه بود.

بدن شریفش از زیادى عبادت ضعیف شد، ولى ھمچنان روحى قوى و ق لبى تاب ناک داشت . ( ٨٣ ) امام کاظم (ع ) به

تصدیق ھمه مورخان ، به زھد و عبادت بسیار معروف بوده است . موسى بن جع فر از عبادت و سختکوشى به (عبد

صالح ) معروف و در سخاوت و بخشندگى مان ند نیاکان بزرگوار خود بود. بدره ھاى (کیسه ھاى ) سیصد دینارى و

چھارصد دینارى و دو ھزار دینارى مى آورد و بر ناتوانان و نیازمندان تقسیم مى کرد. ( ٨۴ ) از ح ضرت موسى کاظم (ع )

روایت شده است که فرمود: (پدرم (امام صادق - ع ) پیوسته مرا به سخاوت داشتن و کرم کردن سفارش مى کرد).

امام (ع ) با آن کرم و بزرگوارى و بخشندگى خود لباس خشن بر تن مى کرد، چنانکه نقل کرده اند: (امام بسیار خشن

پوش و روستایى لباس بود) ( ٨۵ ) و این خود نشان دیگرى است از بلندى روح و صفاى باطن و بى اعتنایى آن امام به

زرق و برقھاى گول زننده دنیا. امام کاظم (ع ) به تلاوت قرآن مجید انس زیادى داشت . قرآن را با صدایى حزین و خوش تلاوت مى کرد. آن چنان که

مردم در اطراف خانه آن حضرت گرد مى آمدند و از روى شوق و رقت گریه مى کردند. بدخواھانى بودند که آن حضرت و

اجداد گرامیش را - روى در روى - بد مى گفتند و سخنانى دور از ادب به زبان مى راندند، ولى آن ح ضرت با برد بارى و

شکیبایى با آنھا روبرو مى شد، و حتى گاھى با احسان آنھا را به صلاح مى آورد، و تنبیه مى فرمود. تاریخ ، بر خى از

این صحنه ھا را در خود نگھداشته است . لقب (کاظم ) از ھمین جا پ یدا شد. کاظم ی عنى : نگھدار نده و فرو خور نده

خشم . این رفتار در برابر کسى یا کسانى بوده که از راه جھالت و نادانى یا به تحریک دشمنان به این کار ھاى زشت و

دور از ادب دست مى زدند. رفتار حکیمانه و صبورانه آن حضرت (ع ) کم کم ، بر آنان حقانیت خاندان عصمت و اھل بیت

(ع ) را روشن مى ساخت ، امّا آنجا که پاى گفتن کلمه حق - در برابر سلطان و خلیفه ستمگرى - پیش مى آمد، ا مام

کاظم (ع ) مى فرمود: (( (قل الحق و لو کان فیه ھلاکک ) )) یعنى : حق را ب گو ا گر چه آن حقگو یى مو جب ھلاک تو

باشد. ارزش والاى حق به اندازه اى است که با ید افراد در مقا بل حفظ آن نابود شوند. در فرو تنى - مانند صفات

شایسته دیگر خود - نمونه بود. با فقرا مى نشست و از بینوایان دلجویى مى کرد. بنده را با آزاد مساوى مى دانست و

مى فرمود ھمه ، فرزندان آدم و آفریده ھاى خدائیم

  

امام (ع ) در سنگر تعلیم حقایق و مبارزه

نشر فقه جعفرى و اخلاق و تفسیر و کلام که از زمان حضرت صادق (ع ) و پیش از آن در زمان امام محمّد باقر (ع ) آ غاز

و عملى شده بود، در زمان حضرت امام موسى کاظم (ع ) نیز به پیروى از سیره نیا کان بزرگوارش ھمچ نان ادا مه

داشت ، تا مردم بیش از پیش به خط مستقیم امامت و حقایق مکتب جع فرى آشنا گردند، و این مشعل فروزان را از

وراى اعصار و قرون به آیندگان برسانند.

  در مدینه کارگزاران مھدى عباسى فرزند منصور دوانیقى در عمل ، ھمان رفتار زشت دود مان سیاه بنى امیه را پ یش

گرفتند، و نسبت به آل على (ع ) آنچه توانستند بدرفتارى کردند.

    حضرت موسى بن جعفر (ع ) را ھرگز در چنین و ضعى و با د یدن و شنیدن آن ھمه مناظر درد ناک و ظلمھاى بسیار،

آرامشى نبود. امام به روشنى مى دید که خلفاى ستمگر در پى تباه کردن و از بین بردن اصول اسلامى و انسانى ا ند.

امام کاظم (ع ) سالھا مورد اذیت و آزار و تعقیب و زجر بود، و در مدتى که از ۴ سال تا ١۴ سال نوشته ا ند تحت نظر و

در تبعید و زندان ھا و تک سلولھا و سیاھچالھاى بغداد - در غل و زنجیر - بسر مى برد.

   صفات و سجایاى حضرت موسى بن جعفر (ع )

موسى بن جعفر (ع ) به جرم حقگویى و به جرم ایمان و تقوا و علاقه مردم زندانى شد. حضرت موسى بن جعفر (ع )

را به جرم فضیلت و اینکه از ھارون الرشید در ھمه صفات و سجایا و فضایل معنوى برتر بود به ز ندان انداختند. شیخ

مفید درباره آن حضرت مى گوید: (او عابدترین و فقیه ترین و بخشنده ترین و بزرگ منش ترین مردم زمان خود بود، زیاد

تضرع و ابتھال به درگاه خداوند متعال داشت . این جمله را زیاد تکرار مى کرد (( (اللھم انى اءساءلک الراحة عند الموت

و العفو عند الحساب ) )) (خداوندا در آن زمان که مرگ به سراغم آ ید را حت و در آن ھنگام که در برا بر حساب اعمال

حاضرم کنى عفو را به من ارزانى دار). امام موسى بن جعفر (ع ) بسیار به سراغ فقرا مى رفت . شبھا در ظرفى پول و

آرد و خرما مى ریخت و به وسائلى به فقراى مدینه مى رساند، در حالى که آنھا ن مى دانستند از ناحیه چه کسى

است . ھیچکس مثل او حافظ قرآن نبود، با آواز خوشى قرآن مى خواند، قرآن خواندنش حزن و ا ندوه مطبوعى به دل

مى داد، شنوندگان از شنیدن قرآنش مى گریستند، مردم مدینه به او لقب (زین المجتھدین ) داده بود ند. مردم مدی نه

روزى که از رفتن امام خود به عراق آگاه شدند، شور و ولوله و غوغایى عجیب کردند. آن روزھا فقراى مدینه دانستند

چه کسى شبھا و روزھا براى دلجویى به خانه آنھا مى آمده است .

از سخنان موسى بن جعفر (ع )

١ - کوشش کنید اوقات شبانه روزى خود را به چھار بخش قسمت کنید: بخشى براى نیایش با خدا بخشى دی گر براى

تاءمین معاش و زندگى ، ب خش سوم براى معاشرت با برادران د ینى که مورد اعتماد شما ھستند و مى توان ند

لغزشھاى شما را یاد آورند و در باطن خیرخواه شما مى باشند، و بخش چھارم براى پرداختن به تفریحات سالم و لذات

مشروع ، شما در پرتو این برنامه مى توانید وظایف خود را در سه مورد دیگر نیز بخوبى انجام دھید.

٢ - ھرگز با خود از فقر سخن نگویید، و به عمر طولانى نیندیشید زیرا ھر کس خود را فقیر پندارد یا در فکر فقر در آینده

باشد بخل مى ورزد، و ھر کس به عمر طولانى بیندیشد آزم ند مى شود. در ز ندگى دنیا از لذتھاى حلال و آنچه به

آبروى شما لطمه نمى زند و اسراف شمرده نمى شود، بھره مند شوید و از این راه به انجام وظایف دینى کمک بگیرید،

زیرا: ھر کس که دنیاى خود را به خاطر دین ، یا دین را به خاطر دنیا ترک نماید از ما نیست .

٣ - خود را از غضب خدا حفظ کن و سخن حق را بى پروا بگو ھر چند نابودى تو در آن با شد. ام اّ بدان که حق موجب

نابودى نیست بلکه نجات دھنده است . باطل را ھمواره رھا کن . ھر چند نجات تو در آن باشد و ھرگز باطل نجات بخش

نیست ، بالاخره سبب نابودى است .

۴ - دانشمند را بخاطر علمش بزرگ بدار و از مجادله با او بپرھیز، و نادان را بخاطر نادانیش کوچک دار، ولى طردش ن کن

بلکه او را نزدیک بخوان و به او دانش بیاموز.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی