چهارده معصوم

چراغ راه

چراغ راه

۴۹ مطلب با موضوع «قرآن» ثبت شده است

آیه شماره 91  از سوره مبارکه مومنون
خدای یگانه

 
مَا اتخَّذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَ مَا کَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَاهٍ إِذًا لَّذَهَبَ کلُ‏ُّ إِلَاهِ بِمَا خَلَقَ وَ لَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلىَ‏ بَعْضٍ سُبْحَنَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ
خدا هرگز فرزندی برای خود انتخاب نکرده; و معبود دیگری با او نیست; که اگر چنین می‏شد، هر یک از خدایان مخلوقات خود را تدبیر و اداره می‏کردند و بعضی بر بعضی دیگر برتری می‏جستند (و جهان هستی به تباهی کشیده می‏شد); منزه است خدا از آنچه آنان توصیف می‏کنند!
1-هر مخلوقى در سیطره‏ ى خالق است. «لذهب کلّ اله بما خلق»
2- تعدّد مدیریّت، مانع موفّقیّت است. «لذهب کلّ اله بما خلق»
3- نظام هماهنگ و سامان یافته، نشانه یکتایى خداوند است. «اذاً لذهب کلّ اله»
4- هر گاه تصورات غلط و انحرافى دیگران را بازگو کردیم، براى پاکسازى روح خود و دیگران خداوند را تسبیح کنیم. «سبحان اللّه عمّا یصفون»
5- خدا را از همه‏ ى انحراف‏ها و خرافه ‏ها دور و منزّه بدانیم. «عمّا یَصفون»

 

آیه شماره 7  از سوره مبارکه هود

آزمون

 وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فی‏ سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا

او کسى است که آسمانها و زمین را در شش روز [= شش دوران‏] آفرید؛ و عرش (حکومت) او، بر آب قرار داشت؛ (بخاطر این آفرید) تا شما را بیازماید که کدامیک عملتان بهتر است

 1- گرچه قدرت الهى مى‏تواند همه چیز را در یک لحظه بیافریند، ولى حکمت الهى اقتضا مى‏کند که آفرینش تدریجى باشد. «خلق ... فى ستة ایّام»

2- سرچشمه‏ى مادّى آسمان‏ها وزمین، آب ویا موادّ مذابّ بوده است. «کان عرشه على الماء»

3 - هدف از آفرینش همه‏ ى موجودات، رشد معنوى واختیارى انسان بوده است. «خلق السموات و الارض ... لیبلوکم ایّکم احسن عملاً»

4- کیفیّت عمل مهم است، نه کمیّت آن. «ایّکم احسن عملاً»

5- آسمان و زآیه شماره 99  از سوره مبارکه انعام

نزول رحمت

 وَ هُوَ الَّذی أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ فَأَخْرَجْنا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَراکِباً وَ مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِها قِنْوانٌ دانِیَةٌ وَ جَنَّاتٍ مِنْ أَعْنابٍ وَ الزَّیْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُشْتَبِهاً وَ غَیْرَ مُتَشابِهٍ انْظُرُوا إِلى‏ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ یَنْعِهِ إِنَّ فی‏ ذلِکُمْ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ

او کسى است که از آسمان، آبى نازل کرد، و به وسیله آن، گیاهان گوناگون رویاندیم؛ و از آن، ساقه‏ها و شاخه‏هاى سبز، خارج ساختیم؛ و از آنها دانه‏هاى متراکم، و از شکوفه نخل، شکوفه‏هایى با رشته‏هاى باریک بیرون فرستادیم؛ و باغهایى از انواع انگور و زیتون و انار، (گاه) شبیه به یکدیگر، و (گاه) بى‏شباهت! هنگامى که میوه مى دهد، به میوه آن و طرز رسیدنش بنگرید که در آن، نشانه‏هایى (از عظمت خدا) براى افراد باایمان است!

 1- مایه‏ ى رویش همه‏ ى گیاهان ونباتات، آب باران است. «من السماء ماءً فأخرجنا به نبات کلّ شى‏ء»

2- هم نزول باران، هم رویاندن گیاه و میوه، کار خداست. «أنزل... نخرج» 3- رابطه‏ ى انسان با میوه‏ها فقط رابطه‏ ى مادّى و غذایى نباشد، بلکه رابطه ‏ى فکرى و توحیدى هم باشد. «اُنظروا الى ثمره... فى ذلکم لایات»

4- بهره‏ گیرى از ستارگان، علم و کارشناسى لازم دارد. «لقوم یعلمون»، درک اینکه کاروان بشرى همه از یک نفس است و این کاروان، به صورت پایدار و ناپایدار در جریان است درک عمیق مى‏طلبد. «لقوم یفقهون»، درک اینکه از گیاه و باران و میوه باید بهره‏ ى معنوى برد و از انتساب همه‏ ى هستى به خدا نباید غافل بود، ایمان مى‏طلبد. «لقوم یؤمنون» مین براى کار نیک آفریده شده، نه براى کامیابى و لذّت‏ طلبى و غافل بودن. «ایّکم احسن عملاً»

 

آیه شماره 21  از سوره مبارکه حشر

توان تحمل

 لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى‏ جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ

اگر این قرآن را بر کوهى نازل مى‏کردیم، مى‏دیدى که در برابر آن خاشع مى‏شود و از خوف خدا مى‏شکافد! اینها مثالهایى است که براى مردم مى‏زنیم، شاید در آن بیندیشید

 1- یکى از شیوه‏ هاى تربیت، توبیخ غیر مستقیم است. «لو أنزلنا هذا القرآن... تلک الامثال نضربها...»

2- قرآن، کتاب الهى، کمبودى ندارد، مردم قابلیّت لازم را ندارند. «لو أنزلنا هذا...»

3- استفاده از تمثیل در بیان حقایق معنوى، شیوه‏اى قرآنى است. «لو أنزلنا هذا القرآن على جبل...»

4- امثال و تمثیلات قرآنى، نیاز به تدبّر و تفکّر دارد و گرنه به درستى درک نمى‏شود. «تلک الامثال نضربها للنّاس لعلّهم یتفکّرون»

آیه شماره 50  از سوره مبارکه حج
رزق کریم
 
فَالَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَریمٌ
آنها که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، آمرزش و روزى پر ارزشى براى آنهاست
1- ایمان از عمل صالح جدا نیست، (هر دو با هم شرط بهره‏ گیرى از پاداش ‏هاى الهى است). «آمنوا و عملوا الصّالحات لهم مغفرة ...»
2- پاداش معنوى، بر پاداش مادّى مقدّم است. «مغفرة - رزق کریم»
3 - رزقى ارزش دارد که با کرامت و تکریم باشد. «رزق کریم»

قرآن و ظهور موعود جهانی:

 

❓آیه «وراثت» چگونه بر ظهور امام زمان‏ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دلالت دارد؟

خداوند متعال می‌‏فرماید: «وَلَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الأَرْضَ یَرِثها عِبادِی الصّالِحُونَ» (سوره انبیاء، آیه ۱۰۵)

«ما در زبور بعد از ذکر نوشتیم که بندگان صالح من وارث زمین خواهند شد.»

مقصود از «زبور» در آیه، زبور داوود و مراد از «ذکر» تورات است. در زبور می‌‏خوانیم: «زیرا که شریران منقطع می‌‏شوند ولی متوکلان به خداوند وارث زمین خواهند شد، و حال اندک است که شریر نیست می‌‏شود، هر چند مکانش را استفسار نمایی ناپدید خواهد شد، امّا متواضعان وارث زمین شده و از کثرت سلامتی متلذّذ خواهند شد.»

و در آیه ۲۹ از مزمور داوود آمده است: «صالحان، وارث زمین خواهند شد و در آن تا ابد سکونت خواهند داشت.»

مقصود از کلمه «الارض» در آیه فوق، مطلق زمین دنیا و آخرت «بهشت» است؛ زیرا تخصیص آن به زمین دنیا بدون وجه است.

و مقصود از «عبادی الصالحون» معنای عامی است که شامل هر زمان و مکان و هر قومی خواهد شد، و مصداق اکمل واتم آن -مطابق روایات- زمانی است که حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کرده و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد. در آن زمان است که تمام کره زمین در اختیار بندگان صالح خداوند قرار خواهد گرفت.

 

ابن کثیر می‌‏گوید: «خداوند در آیه شریفه بشارت می‌‏دهد بر بندگان صالح خود که در دنیا و آخرت آنان را سعادتمند کرده و آنان را وارث زمین و بهشت گرداند.»

آلوسی می‌‏گوید: «اگر بگوییم که این آیه مربوط به عصر مهدی و نزول عیسی است، به اقوال دیگر احتیاجی نیست.»

ولذا در ذیل آیه روایاتی نقل شده که دلالت بر انطباق آیه بر عصر ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دارد.

ثوبان از رسول خدا (صل الله علیه و آله) نقل کرده که فرمود: «خداوند برای من زمین را جمع نمود. پس من مشرق‏‌ها و مغرب‏‌های آن را مشاهده کردم و امت من زود است که به آن خواهند رسید.»

امام باقر (علیه السلام) فرمود: مقصود از «عبادی الصالحون» اصحاب مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آخرالزمان است.

- مزمور، ۱۱-۹/۳۷

- المیزان، ج ۱۴، ص ۴۹۳

- تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۵۲۴

- روح المعانی، ج ۱۷، ص ۹۵

- مجمع البیان، ج ۷، ص ۶۶

- کتاب موعودشناسی و پاسخ به شبهات؛ علی اصغر رضوانی

#مبلغ_مهدوی_باشیم

 

 

 

قرآن و ظهور موعود جهانی:

 

آیه «استضعاف» چگونه بر ظهور حضرت مهدی‏ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دلالت دارد؟

خداوند متعال می‌‌‏فرماید: «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الوارِثِینَ» (سوره قصص، آیه ۵)

«اراده ما بر این قرار گرفته که بر مستضعفین زمین منّت بگذاریم و آن‌ها را پیشوایان و وارثین [روی زمین قرار] دهیم.»

مطابق سیاق آیه فوق، مفسران اهل سنّت و شیعه، شأن نزول آیه را مربوط به قوم بنی‏اسرائیل می‌‌‏دانند، آنان بودند که روی زمین به استضعاف کشیده شده و خداوند آن‌ها را بر فرعونیان پیروز گرداند، ولی ظاهر آیه دلالت بر قانون کلّی و اراده و مشیّت همیشگی خداوند نسبت به مستضعفین تا روز قیامت دارد. خداوند اراده کرده که به حسب شرایط خاص، مستضعفین را بر مستکبرین عالم پیروز گرداند، که نمونه‌‏ای از آن، تحقق مشیت الهی نسبت به پیروزی بنی‏اسرائیل و زوال حکومت فرعونیان بود. نمونه کامل‌‏‌تر آن حکومت پیامبر اسلام بعد از ظهور اسلام است. و مطابق روایات اسلامی مصداق کامل‌‏‌تر از همه حکومت‏‌ها، حکومت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در عصر ظهور است، که خداوند حکومت او را که‌‌ همان حکومت مستضعفین است در سرتاسر گیتی گسترش خواهد داد و کره زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد. این معنا را می‌‏توان از قرائنی به دست آورد:

۱ - اراده خداوند در آیه به صیغه مضارع «نرید» آمده که دلالت بر استمرار دارد.

۲ - اراده حتمی الهی بر عنوان «مستضعفین» وارد شده، و مستضعفین بنی‌ ‏اسرائیل خصوصیت ندارند.

۳ - روایاتی که از طرق شیعه و سنی در ذیل آیه وارد شده دلالت بر عمومیّت این سنت الهی دارد:

 

امام صادق (ع) فرمود: «همانا آیه مخصوص به صاحب امری است که در آخرالزمان ظهور کرده و جبّاران و فرعونیان را نابود خواهد کرد، او شرق و غرب زمین را مالک می‌‏شود پس زمین را پر از عدل می‌‏کند‌‌ همان‌گونه که پر از ظلم شده باشد.»

 

حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «دنیا بعد از آنکه در برابر ما همچون شتر بد خلق چموشی و سرکشی کرد به سوی ما روی می‌‏آورد و در برابر ما رام می‌‏شود. آن‌گاه این آیه را تلاوت نمود: وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ ...

- مجمع البیان، ج ۸-۷، ص ۳۷۵؛

- درّ المنثور، ج ۶، ص ۳۹۲

- تفسیر برهان، ج ۶، ص ۵۸

- شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۴۳۸، ح ۵۹

- ینابیع المودة، ص ۴۳۷

- کتاب موعودشناسی و پاسخ به شبهات؛ علی اصغر رضوانی

 

قرآن و ظهور موعود جهانی:

آیه «وعد» چگونه بر ظهور موعود جهانی دلالت دارد؟

 

خداوند متعال می‌‏فرماید: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفَهُمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لایُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الفاسِقُونَ» (سوره نور، آیه ۵۵)

خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‏اند وعده می‌‏دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد،‌‌ همان‌گونه که به پیشینیان آن‌ها خلافت روی زمین را بخشید و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‏دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیت و آرامش مبدّل می‌‏کند، آنچنان که تنها مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت و کسانی که پس از آن کافر شوند، آن‌ها فاسقانند.

آیه فوق مربوط به زمان ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه‌ الشریف) و عصر حکومت جهانی توحیدی است و شواهد و قرائن آن عبارت است از:


 
دلیل بی گناهی

 
وَجَآؤُوا عَلَى قَمِیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَاللّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ
و پیراهنش را [آغشته] به خونى دروغین آوردند [یعقوب] گفت [نه] بلکه ن فس شما کارى [بد] را براى شما آراسته است اینک صبرى نیکو [براى من بهتر است] و بر آنچه توصیف مى‏کنید خدا یارى‏ده است
مراقب جوسازى‏ها باشید. «بدمٍ کذب»
فریب مظلوم نمایى‏ها را نخورید. (یعقوب، فریب پیراهن خون‏آلود و اشک‏ها را نخورد بلکه گفت: امان از نفس شما.) «بل سولت لکم انفسکم»
شیطان و نفس، گناه را نزد انسان زیبا جلوه مى‏دهند و انجام آن را توجیه مى‏کنند. «سوّلت لکم انفسکم»
یعقوب علیه السلام مى‏دانست یوسف را گرگ نخورده، لذا از برادران استخوان ویا بقایاى جسد را مطالبه نکرد. «بل سوّلت لکم انفسکم»
حوادث دو چهره دارد: بلا و سختى، «بدم کذب» صبر و زیبائى. «فصبر جمیل»
انبیاى الهى در برابر حوادث سخت، زیباترین عکس العمل را نشان مى دهند. «فصبر جمیل»
در حوادث باید علاوه بر صبر وتوانایى درونى، از امدادهاى الهى استمداد جست. «فصبر جمیل واللَّه المستعان»
براى صبر باید از خداوند استمداد کرد. «فصبر جمیل و اللّه المستعان»*
بهترین نوع صبر آن است که علیرغم آنکه دل مى‏سوزد و اشک جارى مى‏شود، خدا فراموش نشود. «واللَّه المستعان»
تحمّل توطئه فرزندان علیه برادر خود، سخت و درد آور است، لذا باید از خدا براى تحمّل آن استمداد کرد. «و اللّه المستعان»
حضرت یعقوب با جمله‏ى «و اللّه المُستعان على‏ ما تصفون» به جاى «على ما فعلتم»، به برادران فهماند که مدّعاى آنان باور کردنى نیست.

آیه شماره 18  از سوره مبارکه یوسف‏

 آیه شماره 61  از سوره مبارکه آل عمران


بهترین گواه « روز مباهله »


  فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا


وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ 


پس هر که در این [باره] پس از دانشى که تو را [حاصل] آمده با تو محاجه کند بگو بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و

زنانتان و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم سپس مباهله کنیم و لعنت‏خدا را بر دروغگویان قرار دهیم 

اگر انسان ایمان به هدف داشته باشد، حاضر است خود و نزدیک‏ترین بستگانش را در معرض خطر قرار دهد. «من بعد ما جائک من العلم»
آخرین برگ برنده و سلاح برنده مؤمن، دعاست. «فقل تعالوا ندع»
فرزند دخترى، همچون فرزند پسرى، فرزند خود انسان است. «ابنائنا» بنابراین امام حسن وامام حسین علیهما السلام فرزندان پیامبرند.
زن و مرد در صحنه‏هاى مختلف دینى، در کنار همدیگر مطرحند. «نسائنا»
در دعا، حالات اهل دعا مهم است، نه تعداد آنها. گروه مباهله کننده پنج نفر بیشتر نبودند. «ابنائنا، نسائنا، انفسنا»
علىّ‏بن ابى‏طالب‏علیهما السلام، جان رسول اللَّه‏صلى الله علیه وآله است. «انفسنا»
در مجالس دعا، کودکان را نیز با خود ببریم. «ابنائنا»
اهل‏بیت پیامبرعلیهم السلام مستجاب الدعوة هستند. «ابنائنا، نسائنا، انفسنا»
استمداد از غیب، پس از بکارگیرى توانایى‏هاى عادّى است. «نبتهل»
کسى که منطق و استدلال و معجزه، او را به پذیرش حقّ تسلیم نمى‏کند، باید با او مباهله کرد. «تعالوا... نبتهل»
اگر مؤمنان محکم بایستند، دشمن به دلیل باطل بودنش عقب نشینى مى‏کند. «ندع... نبتهل»
استدلال را باید با استدلال پاسخ داد، ولى مجادله و لجاجت باید سرکوب شود. «لعنة اللّه على الکاذبین»




یـعـقـوب روزگـار ز هـجــر تــو پـیر شد


ای یـوسـف امـیـد بـه مـصـر وفا بیا


افـسـرده شـد ز سـرزنـش دشـمـنان دلم


ای الـتـیـام بـخـش دل بــی دوا بــیـــا

 

شهیدان خدا « شهادت امام باقر علیه السلام »
 
ووَکَأَیِّن مِّن نَّبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَکَانُواْ وَاللّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ
و چه بسیار پیامبرانى که همراه او توده‏هاى انبوه کارزار کردند و در برابر آنچه در راه خدا بدیشان رسید سستى نورزیدند و ناتوان نشدند و تسلیم [دشمن] نگردیدند و خداوند شکیبایان را دوست دارد
تاریخ انبیا همراه با مبارزه است. «وکایّن...»
هنگام احساس ضعف، از زندگى رادمردان تاریخ و مقاومت آنان درس بگیرید. «و کایّن من نبىّ»
جنگ و جهادى حقّ است که زیر نظر رهبر الهى باشد. «قاتل معه»
تعداد مجاهدان عالم و عارف در تاریخ بسیار است. «کایّن...ربیّون کثیر»
گرچه همه‏ى مجاهدان عزیزند، ولى رزمندگان عارف و عالم حساب دیگرى دارند. «ربّیّون»
ایمان به خدا، سرچشمه‏ى مقاومت است. «ربّیّون... فما وهنوا»
آنچه به انسان روحیّه مى‏دهد و تحمّل مشکلات را آسان مى‏کند، در راه خدا بودن آنهاست. «فى سبیل اللّه»
فشارها، مردان خدا را وادار به تسلیم نمى‏کند. «وما استکانوا»
هر چند در بدر پیروز شدید، ولى راه آینده‏ى شما مسلمانان، راه جهاد و مبارزه است، پس باید صبور و مقاوم باشید. (با توجّه به آیات قبل و بعد)
رزمندگانِ بصیر، نه از درون روحیّه خود را مى‏بازند؛ «فما وهنوا» و نه توان رزمى خود را از دست مى‏دهند؛ «وما ضعفوا» و نه در اثر فشارها تسلیم مى‏شوند. «و ما استکانوا»
انجام وظیفه و پایدارى بر حقّ مهم است، پیروز بشویم یا نشویم. آیه مى‏فرماید: «واللّه یحبّ الصابرین» و نفرمود: «یحبّ الفاتحین»

آ یه شماره 146  از سوره مبارکه آل عمران