چهارده معصوم

چراغ راه

چراغ راه

۴۹ مطلب با موضوع «قرآن» ثبت شده است



پیمان ازدواج « ازدواج حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها »


 
وَأَنکِحُوا الْأَیَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ

عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ

اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ


بى‏همسران خود و غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید اگر

تنگدستند خداوند آنان را از فضل خویش بى‏نیاز خواهد کرد و خدا

گشایشگر داناست

آیه شماره 32  از سوره مبارکه النور



جاهلیّت دوم در آخرالزّمان  

«قرآن کریم» به وجود جاهلیّتی موسوم به جاهلیّت دوم، پس از جاهلیّت اوّل در بین عامّة مسلمانان اشاره می‌نماید، که از علایم ظهور حضرت مهدی(ع) است. شواهد قرآنی بسیاری بر این موضوع تأکید دارند، که از آن جمله می‌توان به آیات زیر اشاره نمود:

مبحث اوّل: دلایل وجود جاهلیّت دوم

«قرآن کریم» به وجود جاهلیّتی موسوم به جاهلیّت دوم، پس از جاهلیّت اوّل در بین عامّة مسلمانان اشاره می‌نماید، که از علایم ظهور حضرت مهدی(ع) است. شواهد قرآنی بسیاری بر این موضوع تأکید دارند، که از آن جمله

می‌توان به آیات زیر اشاره نمود:

دعوت به توحید « آغاز عید بندگی

 إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا یَسْمَعُ وَلَا یُبْصِرُ وَلَا یُغْنِی عَنکَ شَیْئًا

چون به پدرش گفت پدر جان چرا چیزى را که نمى‏شنود و نمى‏بیند و از تو چیزى را دور نمى‏کند مى‏پرستى

مناظرات ابراهیم با عمویش قابل یادآورى و بزرگداشت است. «اذ قال»

در نهى از منکر، از نزدیکان خود شروع مى‏کنیم. «یا اَبتِ»

نهى از منکر مرز سنّى ندارد. (پسر مى‏تواند بزرگ خانواده را نهى کند، امّا باید احترام آنان را حفظ کند.) «یا اَبتِ»

همیشه کمال افراد به سن آنها بستگى ندارد؛ گاهى فرزند خانه از بزرگ‏ترها بهتر مى‏فهمد. «یا ابت»

ارشاد وتبلیغ نباید همیشه عمومى باشد، بلکه گاهى باید به خود فرد گفته شود. «یا اَبَتِ»

در نهى از منکر، با ایجاد سؤال، وجدان افراد را به قضاوت گیریم. «لم تعبد»

در نهى از منکر، از منکرهاى اعتقادى شروع کنیم. (متأسفانه ما بیشتر سرگرم منکرهاى اخلاقى و اجتماعى هستیم) «لم تعبد»

راه حقّ را فداى عواطف نکنیم. «لابیه لم تعبد» خویشاوندى نباید مانع نهى از منکر شود.

بت‏پرستى، از فرشته پرستى، انسان پرستى و گاوپرستى بدتر است، زیرا در آنها بینایى و شنوایى و شعور هست، ولى در بت نیست. «مالا یسمع ...»

 

 

آیه شماره 42  از سوره مبارکه مریم‏

 

تعبیرات کلّى قرآن درباره رستاخیز

قرآن مجید در صدها آیه اى که از مسأله معاد بحث مى کند تعبیرات کاملا متنوّعى دارد که هریک از آنها اشاره به یکى از ابعاد مفهوم معاد است; و در مجموع بیانگر عمق این مسأله و اهداف زندگى پس از مرگ است.

از آن جا که مطالعه تعبیرات متنوّع قرآن درباره معاد افق هاى تازه اى در برابر دیدگان ما در این مسأله مهم عقیدتى مى گشاید، به شرح آن مى پردازیم. عمده ترین و مهمترین تعبیرات قرآنى از این مسأله هشت تعبیر زیر است:

1. «قیام الساعة»: (رستاخیز).

2. «احیاء موتى»: (زنده کردن مردگان).

3. «بَعْث»: (برانگیختن).

4. «حشر»: (جمع کردن).

5. «نشر»: (گستردن).

6. «معاد»: (بازگشت به سوى خدا).

7. «لقاء رب»: (دیدار پروردگار).

8. «رجوع»: (بازگشت به سوى او).

با این اشاره به قرآن باز مى گردیم، و به نمونه هایى از تعبیرات فوق گوش جان مى سپاریم.


اهمیّت بحث معاد از دیدگاه قرآن  9

10
  ( وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَئِذَا کُنَّا تُرَاباً أَئِنَّا لَفِی خَلْق جَدِید أُوْلَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ الاَْغْلاَلُ فِی أَعْنَاقِهِمْ وَأُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ) .( سوره رعد، آیه 5.

10 - و اگر (ازچیزى) در شگفتى فرو مى روى، عجیب گفتار آنها است که مى گویند: "آیا هنگامى که ما خاک شدیم، (بار دیگر زنده مى شویم و) به خلقت جدیدى باز مى گردیم؟! آنهاکسانى هستند که به پروردگارشان کافر شده اند; و غل و زنجیرها در گردنشان است; و آنها اهل دوزخند، و جاودانه در آن خواهند ماند

در دهمین و آخرین آیه، منکران معاد را به خلود در آتش و جاودانگى عذاب تهدید مى کند روى سخن را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) کرده، مى فرماید: «و اگر (ازچیزى) در شگفتى فرو مى روى، عجیب گفتار آنهااست که مى گویند: "آیا هنگامى که ما خاک شدیم، (بار دیگر زنده مى شویم و) به خلقت جدیدى باز مى گردیم؟!"»: ( وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَئِذَا کُنَّا تُرَاباً أَئِنَّا لَفِی خَلْق جَدِید) .

سپس مى افزاید: « آنهاکسانى هستند که به پروردگارشان کافر شده اند; و غل و زنجیرها در گردنشان است; و آنها اهل دوزخند، و جاودانه در آن خواهند ماند.»: ( أُوْلَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ الاَْغْلاَلُ فِی أَعْنَاقِهِمْ وَأُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ) .

در آغاز آیه سخن از تعجّب کفّار مى گوید، سپس این تعجّب را از عجائب مى شمرد; یعنى آیا مطلبى به این وضوح، و با این همه دلایل روشنى، جاى تعجّب دارد؟ و در پایان آیه آنها را به صورت زندانیانى معرفى مى کند که غل ها و زنجیرها برگردن دارند. چه غل و زنجیرى سخت تر از تعصّب و جهل و هواپرستى که هرگونه آزادى اندیشه را از آنها مى گیرد، تا آن جا که مسأله اى به این روشنى مایه تعجّب آنها مى گردد، چرا که مخالف هواى نفس و تقلید کورکورانه آنها است.

توجّه داشته باشید نمى گوید در قیامت غل و زنجیر برگردن دارند. بلکه ظاهر آیه این است که هم اکنون چنین هستند; همان گونه که در اشعار عرب آمده است: «لَهُمْ عَنِ الرُّشْدِ أَغْلالٌ وَ اَقْیادُ»: «آنها در برابر هدایت غل ها و زنجیرها دارند.»

ولى بعضى از مفسّران، آیه را اشاره به وضع آنها در قیامت مى دانند که غل و زنجیرها به گردنشان خواهد افتاد. و بعضى هر دو احتمال را ذکر کرده اند.

ولى بعضى آن را فقط اشاره به وضع حال آنها در دنیا شمرده اند چنانچه مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر المیزان مى گوید: «این جمله اشاره به گرفتار شدن در جهان ماده و تکیه بر هوا و تقیّد به قیود جهل و غل هاى انکار است.»

مسلّم است این گونه غل و زنجیرها که انسان به اختیار خود در این جهان بر دست و پا و گردن خویش مى نهد در قیامت به صورت غل و زنجیرهاى آتشین تجسّم خواهد یافت، و او را از ارتقاء به مقام قرب پروردگار باز خواهد داشت.

نتیجه

از مجموع آیات فوق - و آیات دیگرى که در ضمن مباحث آینده خواهد آمد - به خوبى روشن مى شود که تا چه حد قرآن مجید براى ایمان به معاد ارزش قائل است; و چگونه آن را از پایه ها و ارکان ایمان، و از امورى که ترک آن مایه گمراهى عمیق و ضلال بعید، و فاصله گرفتن از حق، و عذاب الیم، و خلود در دوزخ است مى شمرد; و انکار آن را نشانه عدم آزادى اندیشه و گرفتارى در زنجیرهاى جهل و عناد و لجاجت مى داند.

درست به همین دلیل بحث هاى معاد در قرآن گسترده ترین بحث ها بعد از توحید و خداشناسى است.

 

پیام قران ایت اله مکارم جلد 5

 


اهمیّت بحث معاد از دیدگاه قرآن  8


  9 ( وَقِیلَ الْیَوْمَ نَنسَاکُمْ کَمَا نَسِیتُمْ لِقَاءَ یَوْمِکُمْ هَذَا وَمَأْوَاکُمْ النَّارُ وَمَا  لَکُمْ مِنْ نَاصِرِینَ) .( سوره جاثیه، آیه 34.

9- و به آنها گفته مى شود: امروز شما را فراموش مى کنیم همان گونه که شما دیدار امروزتان را فراموش کردید; و جایگاه شما دوزخ است و هیچ یاورى ندارید

در نهمین آیه سه مجازات دردناک براى کسانى که روز قیامت را به فراموشى بسپارند بیان کرده، مى فرماید: «و به آنها گفته مى شود: "امروز شما را فراموش مى کنیم همان گونه که شما دیدار امروزتان را فراموش کردید"»: ( وَقِیلَ الْیَوْمَ نَنسَاکُمْ کَمَا نَسِیتُمْ لِقَاءَ یَوْمِکُمْ هَذَا).

«و جایگاه شما دوزخ است»: ( وَمَأْوَاکُمْ النَّارُ).

«و هیچ یاورى ندارید.»: ( وَ مَا لَکُمْ مِّنْ نَّاصِرِیْنَ) .

در واقع به فراموشى سپردن قیامت سرچشمه هرگونه ضلالت است. همان گونه که قرآن مى گوید: ( اِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ) : «کسانى که از راه خدا گمراه شوند، عذاب شدیدى بخاطر فراموش کردن روز حساب دارند.

البتّه خداوند همه جا حاضر است، و همه چیز نزد او حاضر، و فراموشى براى او معنا ندارد; بلکه منظور این است که این فراموش کاران را چنان از رحمت خود بى نصیب مى سازد که گویى آنها را به فراموشى سپرده است! (دقّت کنید)

اهمیّت بحث معاد از دیدگاه قرآن 


8. ( وَأَنَّ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالاْخِرَةِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَاباً أَلِیماً).( سوره اسراء، آیه 10.

8. . «و این که آنها که به سراى دیگر ایمان نمى آورند، عذاب دردناکى براى آنان آماده ساخته ایم».

در هشتمین آیه کسانى را که ایمان به آخرت ندارند صریحاً به عذاب الیم تهدید کرده; مى فرماید: «و این که آنها که به سراى دیگر ایمان نمى آورند، عذاب دردناکى براى آنان آماده ساخته ایم»: ( وَأَنَّ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالاْخِرَةِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَاباً أَلِیماً) .

از یک سو مى گوید هم اکنون این مجازات آماده است تا کسى گمان نکند وعده نسیه داده شده، و از سوى دیگر عذاب الهى را به «الیم» و دردناک بودن توصیف مى کند، تا اهمّیّت ایمان به معاد را روشن تر سازد.

واژه «عذاب الیم» ده ها بار در قرآن مجید در آیات مختلف تکرار شده، و غالباً در مورد کافران و منافقان است و گاه در مورد گناهان مهمّى همچون کناره گیرى از جهاد (سوره توبه، آیه 39) و تعدّى به هنگام قصاص (سوره بقره، آیه 178) یا اشاعه فحشا (سوره نور، آیه 19) یا ظلم و ستم (سوره زخرف، آیه 65) و مانند آن از گناهان عظیم و کبیره، به کار رفته است.


پیام قران ایت اله مکارم جلد 5

اهمیّت بحث معاد از دیدگاه قرآن  6

7. ( وَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ لِقاءِ اْلآخِرَةِ حَبِطَتْ اَعَمالُهُمْ هَلْ یُجْزَوْنَ اِلاّ ما کانُوا یَعْمَلُونَ) .( سوره اعراف، آیه 147

7- و کسانى که آیات ما، و دیدار آخرت را تکذیب (و انکار) کنند، اعمالشان نابود مى گردد; آیا جز آنچه را عمل مى کردند پاداش داده مى شوند؟!

در هفتمین آیه به مسأله حبط اعمال (نابود شدن ثواب کارهاى نیک) منکران معاد اشاره کرده مى گوید: «و کسانى که آیات ما، و دیدار آخرت را تکذیب (و انکار) کنند، اعمالشان نابود مى گردد; آیا جز آنچه را عمل مى کردند پاداش داده مى شوند؟!» :( وَالَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَلِقَاءِ الاْخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ یُجْزَوْنَ إِلاَّ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ) .

«حبط» در لغت در اصل به معناى باطل شدن یا بیمار گشتن است(1) و در تعبیرات آیات و روایات به معناى نابودى ثواب اعمال به خاطر پاره اى از گناهان است.

در لسان العرب آمده است که «حبط» به این معنا است که انسان کارى را انجام دهد و سپس آن را باطل کند.

در این که آیا «حبط» به طور کلّى در مورد طاعات و معاصى حاکم است و اینها دائماً در یکدیگر اثر مى گذارند؟ در میان علماى علم کلام گفتگو است که به خواست خدا در جاى خود مشروحاً از آن بحث خواهیم کرد، ولى این مسأله به صورت قضیه جزئیه جاى تردید نیست که بعضى از امور مانند: کفر، سبب نابود شدن پاداش تمام اعمال نیک است. یعنى اگر کسى بى ایمان از دنیا برود تمام اعمال خیر او همچون خاکسترى در میان یک تندباد محو و نابود مى شود، آیه فوق در مورد منکران آیات خدا و معاد همین را مى گوید و این دلیل روشنى بر اهمّیّت معاد از نظر قرآن مجید است.

انکار معاد عین گمراهى است

تا این جا سخن همه از تأکیدات بود ولى پنج آیه باقیمانده از آیات مورد بحث همگى مشتمل بر تهدیدات مختلف نسبت به منکران رستاخیز و معاد است; هرکدام به تعبیرى مخصوص خود.

مثلا در آیه ششم مى فرماید: «آگاه باشید کسانى که در قیامت القاى تردید مى کنند، در گمراهى عمیقى هستند»: ( أَلاَ إِنَّ الَّذِینَ یُمَارُونَ فِی السَّاعَةِ لَفِی ضَلاَل بَعِید) .

«یمارون» در اصل از «مراء» یا «مِریه» گرفته شده که به گفته مقاییس اللّغة دو معنا دارد: نخست کشیدن دست بر پستان حیوان براى دوشیدن شیر; و دوم صلابت و استحکام است، ولى راغب در مفردات تنها همان معناى اول را ذکر کرده است.

سپس این واژه به معناى تردید و شک آمده است، هرچند راغب مى گوید: مفهومى محدودتر از شک دارد (شاید از این نظر که «مِریه» شک آمیخته با جستجوگرى و تحقیق را مى رساند، همان گونه که دوشنده شیر تلاش و کوشش براى بیرون کشیدن شیر از پستان مى نماید.)

«مماراة» به معناى مجادله در بحث، و اصرار در جدال است; گویى هر یک از طرفین مى خواهند آنچه را در فکر دیگرى است استخراج کنند; و یا به گفته مقاییس هریک از آن دو، داراى صلابت و خشونت در بحث اند، و همان گونه که در بالا اشاره شد یکى از معانى مریه، صلابت است.

قابل توجّه این که تعبیر به «ضَلال بَعید» در ده آیه از قرآن مجید آمده است که عموماً درباره کفّار و مشرکان و منکران معاد است; و این تعبیر به خوبى نشان مى دهد که گمراهى عمیق از آن این گروه است. چرا که اگر ایمان به خدا و روز جزا وجود داشته باشد گمراهى جنبه سطحى خواهد داشت، و احتمال هدایت و بازگشت به جاده حق زیاد است، ولى انکار توحید یا معاد انسان را به آخرین مرحله گمراهى مى کشاند و از صراط مستقیم هدایت کاملا دور مى سازد، یا به تعبیر دیگر دلایل خداشناسى و معاد آن قدر روشن است که شبیه مسائِل حسّى است; کسى که در این دو امر گرفتار گمراهى شود، گمراهى او عمیق خواهد بود.


پیام قران ایت اله مکارم جلد 5

اهمیّت بحث معاد از دیدگاه قرآن  5

5. ( رَبَّنَا إِنَّکَ جَامِعُ النَّاسِ لِیَوْم لَّا رَیْبَ فِیهِ إِنَّ اللهَ لاَ یُخْلِفُ الْمِیعَادَ) .( سوره آل عمران، آیه 9

5- پروردگارا! تو مردم را براى روزى که تردیدى در آن نیست، جمع   خواهى کرد; زیرا خداوند از وعده خود تخلّف نمى کند. (ما به تو و رحمت بى پایانت، و به وعده رستاخیز و قیامت ایمان داریم.)

در پنجمین آیه همین معنا از زبان راسخان در علم مطرح شده که آنها نیز به هنگام مناجات با خداوند روى مسأله معاد و رستاخیز به عنوان یکى از قطعى ترین مسائل تکیه مى کنند; و مى گویند: «پروردگارا! تو مردم را براى روزى که تردیدى در آن نیست، جمع خواهى کرد»: ( رَبَّنَا إِنَّکَ جَامِعُ النَّاسِ لِیَوْم لَّا رَیْبَ فِیهِ) و براى تأکید بیشتر مى افزایند: «خداوند از وعده خود تخلّف نمى کند. (ما به تو و رحمت بى پایانت، و به وعده رستاخیز و قیامت ایمان داریم.)»: ( إِنَّ اللهَ لاَ یُخْلِفُ الْمِیعَادَ) .

در این آیه نیز چندین تأکید به چشم مى خورد (واژه «انّ»، جمله اسمیّه، جمله «لاریب فیه» و جمله ( اِنَّ الله لا یُخْلِفُ الْمِیْعادَ).

پیام قران ایت اله مکارم جلد 5