چهارده معصوم

چراغ راه

چراغ راه

دستاوردهای حرکت‏

در مورد دستاوردهای جنبش - اگر نگاهی فراگیر بدان بیفکنیم - خواهیم فهمید بیش از نتایج و ثمره‏های بیعت است. امام در همان سال که قیام کرد، کشته شد و یزید در کمتر از چهار سال بعد مُرد. شش سال از قتل امام نگذشته بود که قاتلان کربلا به سزای عمل خود رسیدند و دولت بنی‏امیه پس از این حتی به اندازه عمر یک انسان پایدار نماند و بیش از شصت و اندی سال نپایید. قتل حسین، درد کُشنده‏ای بود که بر پیکره دولت اموی نشست تا آن را از پا در آورد و پیام حسینی، ندا و نوای هر دولتی شد که به دلها و جسم‏ها راه داشت. فشرده سخن آن که: خروج حسین، از حجاز به عراق جنبش توانمندی بود و انگیزه‏هایی داشت (که هر کس را به قیام وا می‏داشت) اما به آسانی نمی‏توان این انگیزه‏ها را نگاشت یا آن‏ها را بر شمرد. این جنبش به نتایج تأثیرگذار خود رسید، زیرا نهضتی فراتر از افراد است و نسل‏ها را فرا خواهد گرفت. شهید چه کسی است جز انسانی که می‏خواهد خلق و خوی زشت روزگار را دگرگون کند و گواه وجود خیر در طبیعت انسانی است، در وقتی که خیر و خوبی، نایافت‏ترین چیز در دنیاست؟! امام (ع) در زمانی در پی خلافت راشدین ‏ [!] بود که دیگر نام و نشانی از خلافت راشدین ‏نمانده بود. درگیری میان حسین ‏ [(ع)] و یزید، نخستین تجربه از نوع خود، پس از زمان پیامبر و خلفای بعد از وی است. که حسین در این نبرد، جان خود را نثار کرد، چون شهادت، از جان گذشتگی است، با هدف دست یابی بر آنچه از زندگی پایدارتر است. وی پدر شهیدان و سرچشمه شهادت

انگیزه عقیدتی‏ ....


بی‏تردید قیام حسین با عقیده بیشتر پیوند دارد تا با سیاست و جنگ، زیرا پس از آن که در زمان خلافت معاویه، ارزش‏ها و ضد ارزش‏ها مسخ و دگرگون شد، امام در پی آن بود که بسیاری از مسائل عقیدتی را اصلاح کند. معاویه سلطنت خود را فقط با زور و قدرت حفظ و پشتیبانی نمی‏کرد؛ وی از ایدئولوژی مدد می‏گرفت که در عمق عقیده مسلمانان ریشه کرده بود. معاویه به مردم می‏گفت: او و علی ‏ [(ع)] در این که چه کسی شایسته خلافت است، داوری را به خدا واگذار کردند و خدا به نفع او و بر ضد علی‏ [(ع)] رأی داد! [1]  چنان که وقتی می‏خواست برای فرزندش یزید از مردم حجاز بیعت بستاند، اعلان کرد: انتخاب وی برای خلافت، قضا و قدر بوده، مردم در انتخاب رهبران و حاکمان خود، اختیاری ندارند. اندک اندک ذهن مسلمانان بدین سو می‏رفت که هر چه خلیفه دستور دهد، حتی اگر بر خلافت طاعت الهی باشد، قضای خداست که برای بندگان نوشته و خواسته است!

قیام دینی‏

ماربین، شرق شناس آلمانی، قیام حسین را فقط جنگی [میان دو قبیله بنی‏هاشم و بنی‏امیه‏] نمی‏داند، به رغم آن که برخی شرق شناسان در این باره حکم و قضاوتی سطحی‏کرده‏اند؛ وی معتقد است: امام از آغاز تدبیر داشت و هنگام ثمربخشی قیام را می‏دانست. بنابر این جنبش حسین بر ضد یزید، تصمیم راسخ انسانی دریادل بود که بر وی مشکل بود تن به سازش دهد. چنان که به دنبال پیروزی عاجل و کوتاه مدت نبود. وی با اهل و عیالش قیام کرد تا پس از مرگش به پیروزی پایدار و دراز مدت دست یابد و ارزش‏هایی را زنده کند که جز با قیام و شهادت احیا نمی‏شدند. گویا [1]  حسین جز قیام، راهی برای خود نمی‏دید و به توصیه و صلاحدید دیگران بی‏اعتنا بود. او به یمن نرفت تا جنگ به درازا نکشد و خون‏ریزی نشود، مبادا وی را به فتنه‏انگیزی و شکستن طاعت [و وحدت‏] متهم کنند، در نتیجه درستی حرکت و اقدامش مخدوش گردد، چنان که با یاران حجازی‏اش، در آن جا قیام نکرد، مبادا آنان که مشروعیت قیامش را [به دلیل هتک حرمت حرم‏] نمی‏پذیرفتند، با وی به نبرد برخیزند، در نتیجه امام به هدفش نرسد.

به همراه بردن زن و فرزند

نیز اهل و عیالش را با خود برد تا مردمان کردار و برخورد نامشروع و غیر انسانی دشمنانش را ببینند، در نتیجه خون به ناحق ریخته‏اش در صحرای کربلا پایمال نشود، چنان که می‏بایست گواهان عادلی در کربلا باشند و آنچه را بین او و دشمنانش رخ داد ببینند، تا دشمن نتواند بر او تهمت و افترا زند. خانم دکتر بنت الشاطی می‏گوید: «زینب، خواهر حسین، لذت پیروزی را بر ابن‏زیاد و بنی‏امیه حرام کرد و در جام پیروزمندان، زهر کشنده ریخت. باعث و بانی تمامی رخدادهای سیاسی بعدی، یعنی قیام مختار، شورش ابن‏زبیر، سقوط دولت اموی، ظهور دولت عباسی و ریشه دواندن مذهب شیعه، زینب بود.»


عملیات شهادت طلبانه؟!

بدون تردید حسین ‏ [(ع)] دست به عمل انتحاری نزد تا بگویند خود را به هلاکت انداخت، بلکه حجت را بر دشمن تمام کرد و جای عذر و بهانه‏ای برایشان نگذاشت که بِدان خونش را ریزند، چون وی جنگ را آغاز نکرد و اندکی پیش از شروع جنگ، میان دشمن ایستاد و برایشان سخن گفت و مجالی برای مردم فریبی و مکر دشمن باقی نگذارد. از آنان پرسید که به چه سبب با او می‏جنگند، در حالی که خونی طلب ندارند و مالی از آنان را غصب نکرده است. بعد افزود که آیا در این‏که وی پسر دختر پیامبرشان است تردید دارند و اگر قیام و خروج کرده، مگر جز به سبب نامه‏ها و در خواست‏های عراقیان است که امام را فراخوانده و دعوت کردند؟! بنابر آنچه گفتیم، تمامی اقدامات حسین، نقشه و تدبیر حساب شده و مدبّرانه‏ای بود تا به ‏اهداف بلند مدت دست یابد. شاید این صحیح‏ترین دیدگاه است، تا این که بگوییم جنبش، جنگی [بین هاشمیان و امویان] بود. اگر وی در پی پیروزی نظامی [و قبیله‏ای] بود، با یاران حجازی‏اش، در همان جا قیام می‏کرد، چنان که بعید است بگوییم حسین پیروزی را بر مرگ ترجیح می‏داد، زیرا حتی برای پدرش به‏رغم آن که خلیفه‏ای شجاع و دلاور بود، پیروزی [در برخی جنگها مثل صفین] سخت و مشکل بود، چنان که برای برادرش، در زمانی که خلیفه بود و یارانش بسیار و گِرداگِرد وی بودند، پیروزی مشکل می‏نمود. نیز معقول نیست بگوییم در حالی که مکر و فریب اهالی عراق را می‏دانست، به اینان اعتماد کرده باشد. این چنین، جنبش سیاسی - عقیدتی حسینی، انگیزه‏های قیام را می‏نمایاند، گر چه در هنگامی که امام با توصیه و سفارش دیگران (به عدم قیام) مخالفت می‏کرد، اهداف نهضت روشن نبود. قیام بر ضد یزید، گریزناپذیر بود، زیرا بیعت با وی گناهی بود که عذری نداشت و به بهانه تقیه نمی‏شد دست در دست یزید نهاد.


شعائر امام حسین‌

سؤال‌: در حال حاضر وظیفه ما نسبت به امام حسین علیه السلام چیست‌؟

جواب‌: بر همگی ما لازم است تا از حضرت امام حسین علیه السلام و فلسفه قیام خونین آن حضرت شناخت کامل پیدا نموده و سعی کنیم به همه دستورات حیات‌بخش پیامبر و اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم السلام عمل کرده و جهانیان را با این‌انوار پاک آشنا سازیم و از طرفی نسبت به تعظیم هر چه بیشتر شعائر امام حسین علیه السلام بکوشیم‌.

سؤال‌: مقصود از شعائر امام حسین علیه السلام چیست‌؟

جواب‌: هر گونه عزاداریهای مرسوم در بین شیعیان وعلاقمندان به حضرت سیّدالشهدا علیه السلام از مصادیق شعائرحسینی بوده و مشمول این آیه شریفه می‌باشد:

(وَ مَن‌ْ یُعَظِّم‌ْ شَعَائِرَ اللَّه‌ِ فَانَّهَا مِن‌ْ تَقْوَی الْقُلُوب‌ِ) [1]

در روایات وارده از ائمّه طاهرین علیهم السلام بر تشکیل مجالس سوگواری و عزاداری و احیای امر و زنده نگه‌داشتن یاد اهل‌بیت علیهم السلام و ذکر مصایب حضرت امام حسین علیه السلام تأکید بسیار شده و برای برپا کنندگان آن ثواب و اجر اخروی فراوانی ذکر شده است‌.

در روایتی از امام صادق علیه السلام است که فرمودند:

«أَحْیُوا أَمْرَنَا رَحِم‌َ اللَّه‌ُ مَن‌ْ أَحْیَا أَمْرَنَا» [2]

«یاد ما را زنده کنید، خدای رحمت کند آن کسی را که‌، یاد ما را زنده نگه می‌دارد».

از جمله شعائر آقا امام حسین علیه السلام، می‌توان به تشکیل مجالس روضه و سوگواری‌، تأسیس هیئتها و حسینیّه‌ها و برپا نمودن مجالس هفتگی در مساجد و حسینیّه‌ها و خانه‌ها اشاره نمود.

سؤال‌: شعائر امام حسین علیه السلام اعم‌ّ از سینه‌زنی‌، زنجیرزنی‌، قمه‌زنی و... چه حکمی دارد؟

جواب‌: بنابر مشهور بین فقها شعائر امام حسین علیه السلام به هر نحوی که باشد جایز، بلکه مستحب بوده و تا کنون میلیونها نفر به برکت همین شعائر مقدّس و توجّه حضرت سیّدالشهدا علیه السلام به عزاداران‌، به اسلام و تشیّع روی آورده و هدایت شده‌اند.

سؤال‌: آیا با تمسخر و استهزای افراد نادان نسبت به این شعائر، حکم آن تغییر می‌کند؟

جواب‌: تمسخر و استهزا، سبب تغییر حکم نمی‌شود، بلکه لازم است تا تمامی افراد ناآگاه را نسبت به فلسفه و اهمیّت عزاداری آگاه کنیم‌.

سؤال‌: چرا دشمنان اسلام در طول تاریخ همواره از شعائر امام حسین علیه السلام واهمه و ترس داشته و به روشهای مختلف سعی در ممانعت از برگزاری آن می‌نمایند؟

جواب‌: زیرا رمز موفقیّت و صیانت دین و مکتب تشیّع درطول تاریخ‌، همین شعائر حضرت سیّدالشهدا علیه السلام بوده وحکومتهای ظالم همیشه با زنده شدن یاد قیام عاشورا، اساس و پایه‌های حکومت خود را در خطر می‌بینند، لذا چاره‌ای جز مخالفت و ممانعت از برگزاری آن نمی‌یابند.

در پایان امیدواریم روزی فرا رسد که همه مسلمانان و مردم جهان از مکتب امام حسین علیه السلام، این چراغ پرفروغ هدایت و روشنی‌بخش بهره‌های کافی

برداشت از صفینه النجاه (کتابخانه امام حسین ع ) تولید مرکز رایانه ای حوزه علمیه اصفهان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی