چهارده معصوم

چراغ راه

چراغ راه

جنبش علمى امام صادق (ع)


اختلافات سیاسى بین امویان و عباسیان و تقسیم شدن اسلام به فرقه هاى مختلف و ظهور عقاید مادى و نفوذ فلسفه یونان در کشورهاى اسلامى ، موجب پیدایش یک نهضت علمى گردید. نهضتى که پایه هاى آن بر حقایق مسلم استوار بود. چنین نهضتى لازم بود، تا هم حقایق دینى را از میان خرافات و موهومات و احادیث جعلى بیرون کشد و هم در برابر زندیق ها و مادى ها با نیروى منطق و قدرت استدلال مقاومت کند و آراء سست آنها را، محکوم سازد. گفتگوهاى علمى و مناظرات آن حضرت با افراد دهرى و مادى مانند (ابن ابى العوجاء) و (ابوشاکر دیصانى ) و حتى (ابن مقفع ) معروف است . بوجود آمدن چنین نهضت علمى در محیط آشفته و تاریک آن عصر، کار هر کسى نبود، فقط کسى شایسته این مقام بزرگ بود که ماءموریت الهى داشته باشد و از جانب خداوند پشتیبانى شود، تا بتواند به نیروى الهام و پاکى نفس و تقوا وجود خود را به مبداء غیب ارتباط دهد، حقایق علمى را از دریاى بیکران علم الهى بدست آورد، و در دسترس ‍ استفاده گوهر شناسان حقیقت قرار دهد.

تنها وجود گرامى حضرت صادق (ع ) مى توانست چنین مقامى داشته باشد، تنها امام صادق (ع ) بود که با کناره گیرى از سیاست و جنجالهاى سیاسى از آغاز امامت در نشر معارف اسلام و گسترش قوانین و احادیث راستین دین مبین و تبلیغ احکام و تعلیم و تربیت مسلمانان کمر همت بر میان بست .
زمان امام صادق (ع ) در حقیقت عصر طلایى دانش و ترویج احکام و تربیت شاگردانى بود که هر یک مشعل نورانى علم را به گوشه و کنار بردند و در (خودشناسى ) و (خداشناسى ) مانند استاد بزرگ و امام بزرگوار خود در هدایت مردم کوشیدند.
در همین دوران درخشان - در برابر فلسفه یونان - کلام و حکمت اسلامى رشد کرد و فلاسفه و حکماى بزرگى در اسلام پرورش یافتند.
همزمان با نهضت علمى و پیشرفت دانش بوسیله حضرت صادق (ع ) در مدینه ، منصور خلیفه عباسى که از راه کینه و حسد، به فکر ایجاد مکتب دیگرى افتاد که هم بتواند در برابر مکتب جعفرى استقلال علمى داشته باشد و هم مردم را سرگرم نماید و از خوشه چینى از محضر امام (ع ) باز دارد. بدین جهت منصور مدرسه اى در محله (کرخ ) بغداد تاءسیس ‍ نمود.
منصور در این مدرسه از وجود ابوحنیفه در مسائل فقهى استفاده نمود و کتب علمى و فلسفى را هم دستور داد از هند و یونان آوردند و ترجمه نمودند، و نیز مالک را - که رئیس فرقه مالکى است - بر مسند فقه نشاند ولى این مکتب ها نتوانستند وظیفه ارشاد خود را چنانکه باید انجام دهند.
امام صادق (ع ) مسائل فقهى و علمى و کلامى را که پراکنده بود بصورت منظم درآورد، و در هر رشته از علوم و فنون شاگردان زیادى تربیت فرمود که باعث گسترش معارف اسلامى در جهان گردید. دانش گسترى امام (ع ) در رشته هاى مختلف فقه ، فلسفه و کلام ، علوم طبیعى و... آغاز شد. فقه جعفرى همان فقه محمّدى یا دستورهاى دینى است که از سوى خدا به پیغمبر بزرگوارش از طریق قرآن و وحى رسیده است . بر خلاف سایر فرقه ها که بر مبناى عقیده و راءى و نظر خود مطالبى را کم یا زیاد مى کردند، فقه جعفرى توضیح و بیان همان اصول و فروعى بود که در مکتب اسلام از آغاز مطرح بوده است . ابوحنیفه رئیس فرقه حنفى درباره امام صادق (ع ) گفت :
من فقیه تر از جعفرالصادق کسى را ندیده ام و نمى شناسم .
فتواى بزرگترین فقیه جهان تسنن شیخ محمّد شلتوت رئیس دانشگاه الا زهر مصر که با کمال صراحت عمل به فقه جعفرى را مانند مذاهب دیگر اهل سنت جایز دانست - در روزگار ما - خود اعترافى است بر استوارى فقه جعفرى و حتى برترى آن بر مذاهب دیگر. و اینها نتیجه کار و عمل آن روز امام صادق (ع ) است .
در رشته فلسفه و حکمت حضرت صادق (ع ) همیشه با اصحاب و حتى کسانى که از دین و اعتقاد به خدا دور بودند مناظراتى داشته است . نمونه اى از بیانات امام علیه السلام که در اثبات وجود خداوند حکیم است ، به یکى از شاگردان و اصحاب خود به نام (مفضّل بن عمر) فرمود که در کتابى به نام (توحید مفضّل ) هم اکنون در دست است . مناظرات امام صادق (ع ) با طبیب هندى که موضوع کتاب (اهلیلجه ) است نیز نکات حکمت آموز بسیارى دارد که گوشه اى از دریاى بیکران علم امام صادق (ع ) است . براى شناسایى استاد معمولا دو راه داریم ، یکى شناختن آثار و کلمات او، دوم شناختن شاگردان و تربیت شدگان مکتبش .
کلمات و آثار و احادیث زیادى از حضرت صادق (ع ) نقل شده است که ما حتى قطره اى از دریا را نمى توانیم به دست دهیم مگر (نمى از یمى ).
امّا شاگردان آن حضرت هم بیش از چهار هزار بوده اند، یکى از آنها (جابر بن جیان ) است . جابر از مردم خراسان بود. پدرش در طوس به دارو فروشى مشغول بود که بوسیله طرفداران بنى امیه به قتل رسید. جابر بن حیان پس از قتل پدرش به مدینه آمد. ابتدا در نزد امام محمّد باقر (ع ) و سپس در نزد امام صادق (ع ) شاگردى کرد. جابر یکى از افراد عجیب روزگار و از نوابغ بزرگ جهان اسلام است . در تمام علوم و فنون مخصوصا در علم شیمى تاءلیفات زیادى دارد، و در رساله هاى خود همه جا نقل مى کند که (جعفر بن محمّد) به من چنین گفت یا تعلیم داد یا حدیث کرد. از اکتشافات او اسید ازتیک (تیزآب ) و تیزاب سلطانى و الکل است . وى چند فلز و شبه فلز را در زمان خود کشف کرد. در دوران (رنسانس اروپا) در حدود 300 رساله از جابر به زبان آلمانى چاپ و ترجمه شده که در کتابخانه هاى برلین و پاریس ضبط است .(77)
حضرت صادق (ع ) بر اثر توطئه هاى منصور عباسى در سا 148 هجرى مسموم و در قبرستان بقیع در مدینه مدفون شد. عمر شریفش در این هنگام 65 سال بود. از جهت اینکه عمر بیشترى نصیب ایشان شده است به (شیخ ‌الائمه ) موسوم است .
حضرت امام صادق (ع ) هفت پسر و سه دختر داشت .
پس از حضرت صادق (ع ) مقام امامت بنا به امر خدا به امام موسى کاظم (ع ) منتقل گردید.
دیگر از فرزندان آن حضرت اسمعیل است که بزرگترین فرزندان امام بوده و پیش از وفات حضرت صادق از دنیا رفته است . طایفه اسماعیلیه به امامت وى قائلند .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی