چهارده معصوم

چراغ راه

چراغ راه

۱۲۱ مطلب با موضوع «چهارده معصوم» ثبت شده است

اگر دعوت امام مهدی(ع) را مورد بررسی قرار دهیم، در این دعوت و روایات مربوط به آن، مصادیق متعدّدی دال بر وجود جاهلیّت دوم در زمان ظهور امام مهدی(ع) و قیام مبارک ایشان به دست خواهیم آورد.

 

مصداق اوّل

 

منظر دوم

 

از امیرمؤمنان(ع) روایت شده که فرمودند: «رسول خدا(ص) فرمودند: «هر کس بمیرد در حالی که امام زمان خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهلیّت از دنیا رفته و به خاطر اعمالی که در جاهلیّت و اسلام انجام داده، مورد مؤاخذه قرار می‌گیرد».»

 

از این حدیث، اثبات می‌گردد که امامت اهل بیت(ع) میزان و جدا کنندة جاهلیّت از اسلام است. بنابراین هر کس به امامت حقّة آنان در قالب امامت دوازده امام پس از رسول خدا(ص) معترف نباشد، از اهل جاهلیّت است. این موضوع حتّی در مورد کسی که به امامت همة آنها اقرار، امّا فقط یکی از آنان را آن گونه که موافق ترتیب الهی تصریح شده برای پیامبر بشیر و نذیر، محمّد بن عبدالله(ص)، منکر شود، نیز صادق است.

 

هر کس که امام این زمان را که همان مهدی منتظر(عج) است، نشناخته باشد، از اهل جاهلیّت بوده و در نتیجه منکر دعوت او و از اهل آتش است.

 

فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّی بِاسْمِ رَسُولِکَ حَتّی لا یَظْفَرَ بِشَیْء مِنَ الْباطِلِ اِالّا

مَزَّقَهُ، وَیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ، وَناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً

غَیْرَکَ، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْکامِ کِتابِکَ، وَمُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دینِکَ وَسُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللهُ

عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّـهُمَّ وَسُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّی اللهُ

عَلَیْهِ وَآلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلی دَعْوَتِهِ،  وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّـهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ

الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَنَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِـکَ یـا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.


اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ یا مَوْلایَ یا صاحِبَ الزَّمانِ.

اهمیّت کمک به همسر

امیرالمومنین (ص)فرمود: روزى حضرت فاطمه زهرا (س)مشغول پختن غذا بود، من نیز در تمیز کردن مقدارى عدس به او کمک مى کردم.
در همین حال پیامبر اسلام (ص)وارد منزل شد؛ و پس از آن که فاطمه زهرا را کنار اجاق آتش مشغول پختن غذا دید؛ و نیز مرا در حال کمک به او مشاهده کرد، فرمود:
اى ابوالحسن! سخنم را گوش کن ؛ و توجّه داشته باش که من سخنى نمى گویم مگر آن که خداوند مرا به آن دستور داده باشد.
سپس افزود: هر مردى که همسرش را در اداره امور منزل ، یارى و کمک نماید، به تعداد هر موئى که در بدن دارد، ثواب یکسال عبادت نماز و روزه برایش ثبت مى گردد؛ و همچنین خداوند ثواب صابرین را به او عطا مى نماید.
و هرکس همسر و عیال خود را در کارهاى مربوط به منزل کمک و مساعدت نماید و بر او منّت نگذارد، خداوند نام او را در لیست شهداء و صدّیقین ثبت مى نماید و سپس فرمود: بدان که یک ساعت خدمت در منزل، بهتر از یک سال عبادت مستحبّى است . لذا هر مردى که بدون منّت به همسر خود خدمت کند، همانا او در سراى محشر بدون حساب داخل بهشت مى گردد.
و خدمت به همسر، کفّاره گناهان کبیره مى باشد؛ و موجب خاموشى خشم و غضب خداوند و ازدیاد حسنات و ترفیع درجات خواهد بود.
حضرت رسول (ص)، در پایان فرمود: اى ابوالحسن ! این را هم بدان که کسى به همسر و عائله خود کمک نمى کند مگر آن که نسبت به مبداء و معاد معتقد باشد و نیز هدفش جلب رضایت خداوند و سعادت دنیا و آخرت باشد.

مستدرک الوسائل : ج 13، ص 48، ح 2، جامع الا خبار ص 102، بحار الا نوار: ج 104، ص 132، ح 1.

  تاج پادشاهی

امام سجاد (ع)

 

مَنْ زَوَّجَ لِلَّهِ وَ وَصَلَ الرَّحِمَ- تَوَّجَهُ اللَّهُ بِتَاجِ الْمُلْکِ یَوْمَ الْقِیَامَة.

 هرکس برای خداوند کسی را همسردهد و صله رحم کند خداوند روز قیامت تاج پادشاهی بر سراو می نهد.


مستدرک الوسائل ،ج15،ص237



پیمان ازدواج « ازدواج حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها »


 
وَأَنکِحُوا الْأَیَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ

عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ

اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ


بى‏همسران خود و غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید اگر

تنگدستند خداوند آنان را از فضل خویش بى‏نیاز خواهد کرد و خدا

گشایشگر داناست

آیه شماره 32  از سوره مبارکه النور



  تابش نور دردل مومن

پیامبر(ص):

 
فإذا عَمِلَ المُؤمنُ عَمَلاً نارَ فی قَلبِهِ نُورٌ. 




  پس هر گاه مؤمن عملى انجام دهد، در دلش نورى تابیدن مى گیرد.





کنزالعمال ، ج 3، ص 419

بهترین آرزو   

ربیعه پسر کعب مى گوید: روزى پیغمبر خدا(ص)
به من فرمود:
ربیعه ! هفت سال مرا خدمت کردى ، آیا از من پاداش نمى خواهى ؟
من عرض کردم :یا رسول الله ! مهلت دهید تا فکرى در این باره بکنم .
فرداى آن روز محضر رسول خدا (ص)
رفتم ، فرمود:
ربیعه حاجتت را بخواه !
عرض کردم :از خدا بخواه مرا همراه شما داخل بهشت نماید.
فرمود:این درخواست را چه کسى به تو آموخت ؟
عرض کردم :هیچ کس به من یاد نداد، لکن من فکر کردم اگر مال دنیا بخواهم که نابود شدنى است و اگر عمر طولانى و فرزندان بخواهم سرانجام آن مرگ است .
در این وقت پیغمبر(ص)
ساعتى سر بزیر افکند، سپس ‍ فرمود:
این کار را انجام مى دهم ، ولى تو هم مرا با سجده هاى زیاد کمک کن و بیشتر نماز بخوان .

بحار، ج 69، ص 407.

  سه ویژگی مومن

 

پیامبر ص:  

إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیْراً فَقَّهَهُ فِی الدِّینِ، وَ زَهَّدَهُ فِی الدُّنْیَا، وَ بَصَّرَهُ بِعُیُوبِ نَفْسِهِ.

 هرگاه خداوند به بنده ای اراده خیر کند اورا دین فهم و زاهد در دنیا و آگاه به عیوبش گرداند.

 الکافی ،ج2،ص130

حرز شگفت انگیز امام رضا علیه السلام

و سـید بن طاوس روایت کرده از ( یاسر ) خادم ماءمون که گفت : زمانى که وارد شد ابوالحسن على بن موسى الرضا علیه السلام در قصر حمید بن قحطبه بیرون کرد از تن لباس خود را و داد به حمید و حمید داد به جاریه خود که بشوید آن را پس نگذشت زمانى کـه آن جـاریـه آمـد و بـا او رقـعـه اى بـود و داد بـه حـمـیـد و گـفت یافتم این رقعه را در گـریـبـان لبـاس ابـوالحسن علیه السلام پس حمید به آن حضرت عرض کرد: فداى تو گردم ! به درستى که این جاریه یافته است رقعه اى در گریبان پیراهن تو، چیست آن ؟ فـرمـود تـعویذى است که آن را از خود دور نمى کنم ، حمید گفت : ممکن است که ما را مشرف کـنـى به آن ؟ پس فرمود که این تعویذى است که هر که نگاه دارد در گریبان خود دفع مـى شـود بلا از او و مى باشد براى او حرزى از شیطان رجیم ، پس خواند تعویذ را بر حمید و آن این است :

( بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ: بِسْمِ اللّهِ اِنِّى اَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْکَ اِنْ کُنْتُ تَقِیّا اَوْ غَیْرَ تَقِیّ بِاللّه السَّمیعِ الْبَصیرِ عَلى سَمْعِکَ وَ بَصَرِکَ لاسُلْطانَ لَکَ عَلَىٍّّ وَ لا عَلى سَمْعی وَ لا عـَلى بـَصـَرى وَ لا عـَلى شـَعـْرى وَ لا عـَلى بَشَرى وَ لا عَلى لَحْمى وَ لا عَلى دَمى وَ لاعـَلى مـُخّى وَ لا عَلى عَصْبى وَ لا عَلى عِظامى وَ لا عَلى مالى وَ لا عَلى ما رَزَقَنى رَبّى سـَتـَرْتُ بـَیـْنـى وَ بـَیْنَکَ بِسِتْرِ النَّبوةِ الَّذى اسْتَتَرَ اَنْبِیاءُ اللّهِ بِهِ مِنْ سَطَواتِ الْجَبابِرَةِ وَ الْفَراعِنَةِ، جِبْرائِیلُ عَنْ یَمینى وَ میکائیلُ عَنْ یِسارى وَ اِسْرافیلُ عَنْ وَرائى وَ مـُحـَمَّدٌ صـَلَّى اللّهُ عـَلَیـْهِ وَ آلِهِ وَ سـَلَّمَ اِمـامـِى وَ اللّهُ مـُطَّلِعٌ عـَلِىَّ یـَمـْنـَعـُکَ مـِنّى وَ یَمْنَعُ الشَّیـْطـانُ مـِنـّى ، اَللّهـُمَّ لا یـَغـْلِبُ جَهْلُهُ اَناتَکَ اَنْ یَسْتَفِزَّنى وَ یَسْتَخِفِّنى ، اَللّهُمَّ اِلَیْکَ الْتَجَاءْتُ، اَللّهُمّ اِلَیْکَ الْتَجَاءْتُ، اَللّهُمَّ اِلَیْکَ الْتَجَاءْتُ. )

و از بـراى ایـن حـرز حـکـایت عجیبى است که روایت کرده آن را ابوالصلت هروى که گفت : مـولاى مـن عـلى بـن مـوسـى الرضـا عـلیـه السـلام روزى نـشـسـتـه بـود در منزل خود داخل شد بر او رسول ماءمون و گفت : امیر تو را مى طلبد. پس امام علیه السلام بـر مى خاست و مرا فرمود نمى طلبد مرا ماءمون در این وقت مگر به جهت کارى سخت و به خـدا کـه نـمـى تـوانـد بـا مـن بـدى کـنـد بـه جـهـت ایـن کـلمـات کـه از جـدم رسـول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم به من رسیده ، ابوالصلت گفت : همراه امام علیه السـلام بـیـرون رفتم نزد ماءمون ، چون نظر حضرت بر ماءمون ، نظر کرد به سوى او مـاءمـون و گـفـت : اى ابوالحسن ! امر کرده ام که صد هزار درهم جهت تو بدهند و بنویس هر حـاجتى که دارى ، پس چون امام پشت گردانید ماءمون نظرى در قفاى امام کرد و گفت : اراده کردم من و اراده کرده است خدا، و آنچه اراده کرده است خدا بهتر بوده است

حق، معرفت به هر نگاهم داده / در حلقه ی عشق خویش راهم داده

اینها همه علتش فقط یک چیز است  / ایرانی ام و رضا پناهم داده . . .

میلاد مسعود ولی نعمت ما، آقا امام رضا مبارک